970808
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
درفش در شاهنامه - 6 - درفش کاویانی
***
آنگاه که مردمانی دارای بیرق، ارتش و پادشاه و نماینده می شوند، می توان گفت که آن زمان نقطه آغاز تمدن آن کشور است . پرفسور آرتور کریستن سن
***
درفش کاویانی
***
ازان چرم کاهنگران پشت پای / بپوشند هنگام زخم درای -
همان کاوه آن بر سر نیزه کرد / همانگه ز بازار برخاست گرد -
چو آن پوست بر نیزه بر دید کی / به نیکی یکی اختر افگند پی -
بیاراست آن را به دیبای روم / ز گوهر بر و پیکر از زر بوم -
فرو هشت ازو سرخ و زرد و بنفش / همی خواندش کاویانی درفش -
از آن پس هر آنکس که بگرفت گاه / به شاهی بسر برنهادی کلاه -
بران بی بها چرم آهنگران / برآویختی نو به نو گوهران -
ز دیبای پرمایه و پرنیان / برآن گونه شد اختر کاویان -
که اندر شب تیره خورشید بود / جهان را ازو دل پرامید بود -