و.ک(344,2)
970128
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
فلسفه ی وجودی و جهانبینی فردوسی - بخش (2) - انسانمداری
***
دستیابی به روح و رسالت مردمی شاهنامه مستلزم درک و دریافت فلسفه ی و جودی و جهانبینی فردوسی ست.
***
در جهان بینی فردوسی، این موارد:
1 - جهان بینی خردگرایانه،
2 - انسانمداری،
3 - فلسفه ی مرگ و زندگی
4 - داد، حجم بزرگی از شاهنامه را فرا گرفته و با حساسیتی مسئولانه در سرتاسر شاهنامه با دقت تمام دنبال می شود.
و ازین میان، خط زمینه ی فردوسی در تمام عقاید و افکار و آرزوهایش، « داد » ست.
داد و داد گستری، استوارترین رکنِ بینش سیاسی- فلسفی فردوسی ست.
***
2 - انسانمداری فردوسی:
چـوزین بگــذری مــردم آمـد پدید / شـــد این بنـدها را ســراسـر کلید -
سرش راست برشد چو سرو بلند / به گـــفتار خوب و خـــرد کاربند -
پذیــرنده هــوش و رای و خـرد / مـر او را دد و دام فـــرمان برد -
ز راه خــرد بـنگــری انــــــدکی / که مردم به معنی چه باشد یکی -
مگر مـردمی خیره خـوانی همی / جز این را نشـــانی ندانـی همی -
*
زمانه به مردم شد آراسته / وزو ارج گیرد همی خواسته -
*
نخستین فطرت، پسین شمار، / تویی خویشتن را به بازی مدار* -
.................................................................................
پ ن:
* همنوایی ِ کلام ِ فلسفی "دیده رو "، فیلسوف فرانسوی در باره انسان به پیروی از فلسفه و باور فردوسی :
انسان کلام واحدیست که باید با آن آغاز کرد و با آن پایان داد.بهادر امیرعضدی