961113 -951013
برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
نکوهش ِ آز، در شاهنامه، "بخش دوم"
***
به بیشی نهادست مردم دو چشم / ز کمی بود پر از درد و خشم -
نه آن ماند ای مرد دانا نه این / ز گیتی همه شادمانی گزین -
اگر چند بفزاید از رنج گنج / همان گنج گیتی نیرزد به رنج -
چنین داد پاسخ که آز و نیاز / دو دیوند بد گوهر و دیر ساز -
چنین داد پاسخ که از گنج سیر / که آید، مگر خاکش آرد به زیر -
تو از آز باشی همیشه به رنج / که همواره سیری نیابی ز گنج -
چرا مهر باید همی بر جهان/چو باید خرامید با همرهان-
چو اندیشهٔ گنج گردد دراز/همی گشت باید سوی خاک باز-
سپاس از خداوند خورشید و ماه/روان را بدانش نماینده راه-
نداند جز او آشکارا و راز/بدانش مرا آز و او بی نیاز-