برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
نام و نشان بزرگان، از اسرار مگو - بخش دوم - رستم
***
بنا بر عادت و ایجاب، رسمِ نا نوشته ایی، بین یلان و سران برجسته ی سپاه مرسوم بوده ست که نامشان مخفی بماند. یا با نشانی و "آدرس" غلط، حریف را گمراه میکرده اند. و بیش از همه، نام رستم بنا به حفظ " امنیّتِ استراتژیک " نظامی، مخفی می مانده.
***
بمالید سهراب کف را به کف / به آوردگه رفت از پیش صف -
بدو گفت کز تو بپرسم سخن / همه راستی باید افگند بن -
من ایدون گمانم که تو رستمی / گر از تخمهٔ نامور نیرمی -
«چنین داد پاسخ که رستم نیم» / هم از تخمهٔ سام نیرم نیم -
که او پهلوانست و من کهترم / نه با تخت و گاهم نه با افسرم -