و.ک(288)
971125
برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
کیخسرو و کین خواهی خون سیاوش در شاهنامه
***
قسم خوردن کیخسرو در آتشکده به کین خواهی سیاوش:
چو روز درخشان برآورد چاک/بگسترد یاقوت بر تیره خاک-
جهاندار بنشست و کاوس کی/دو شاه سرافراز و دو نیک پی-
ابا رستم گرد و دستان به هم/همی گفت کاوس هر بیش و کم-
از افراسیاب اندر آمد نخست/دو رخ را به خون دو دیده بشست-
بگفت آنکه او با سیاوش چه کرد/از ایران سراسر برآورد گرد-
بسی پهلوانان که بیجان شدند/زن و کودک خرد پیچان شدند-
بسی شهر بینی ز ایران خراب/تبه گشته از رنج افراسیاب-
ترا ایزدی هرچ بایدت هست/ز بالا و از دانش و زور دست-
ز فر تمامی و نیک اختری/ز شاهان به هر گونهای برتری-
کنون از تو سوگند خواهم یکی/نباید که پیچی ز داد اندکی-
که پرکین کنی دل ز افراسیاب/دمی آتش اندر نیاری به آب -
بگویم که بنیاد سوگند چیست/خرد را و جان ترا پند چیست-
بگویی به دادار خورشید و ماه/به تیغ و به مهر و به تخت و کلاه-
به فر و به نیکاختر ایزدی/که هرگز نپیچی به سوی بدی-
میانجی نخواهی جز از تیغ و گرز/منش برز داری و بالای برز-
بهادر امیرعضدی