برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
آیین ها در شاهنامه ی فردوسی - ۵ - آیین زرتشت - زرتشت و دین بهی در شاهنامه - ۴
***
سرو کشمر:
نخست آذر مهربرزین نهاد / به کشمر نگر تا چه آیین نهاد -
یکی سرو آزاده بود از بهشت / به پیش در آذر آن را بکشت -
نبشتی بر زاد سرو سهی / که پذرفت گشتاسپ دین بهی -
گوا کرد مر سرو آزاد را / چنین گستراند خرد داد را -
چو چندی برآمد برین سالیان / مران سرو استبر گشتش میان -
چنان گشت آزاد سرو بلند / که برگرد او برنگشتی کمند -
فرستاد هرسو به کشور پیام / که چون سرو کشمر به گیتی کدام -
ز مینو فرستاد زی من خدای / مرا گفت زینجا به مینو گرای -
کنون هرک این پند من بشنوید / پیاده سوی سرو کشمر روید –
در آیین پیشینیان منگرید / برین سایهٔ سروبن بگذرید –
همه نامداران به فرمان اوی / سوی سرو کشمر نهادند روی -
بهشتیش خوان ار ندانی همی / چرا سرو کشمرش خوانی همی –
چرا کش نخوانی نهال بهشت / که شاه کیانش به کشمر بکشت –