برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
آیین ها در شاهنامه ی فردوسی - ۵ - آیین زرتشت - زرتشت و دین بهی در شاهنامه – ۵
***
آتشکده مهر برزین یا کاخ کشمر:
چو بسیار برگشت و بسیار شاخ / بکرد از بر او یکی خوب کاخ -
چهل رش به بالا و پهنا چهل / نکرد از بنه اندرو آب و گل -
دو ایوان برآورد از زر پاک / زمینش ز سیم و ز عنبرش خاک -
برو بر نگارید جمشید را / پرستنده مر ماه و خورشید را -
فریدونش را نیز با گاوسار / بفرمود کردن برانجا نگار -
همه مهتران را بر آنجا نگاشت / نگر تا چنان کامگاری که داشت -
چو نیکو شد آن نامور کاخ زر / به دیوارها بر نشانده گهر -
به گردش یکی باره کرد آهنین / نشست اندرو کرد شاه زمین –
رهنمود زرتشت به باج ندادن گشتاسب، به چین:
چو چندی برآمد برین روزگار / خجسته ببود اختر شهریار -
به شاه کیان گفت زردشت پیر / که در دین ما این نباشد هژیر-
که تو باژ بدهی به سالار چین / نه اندر خور دین ما باشد این -
نباشم برین نیز همداستان / که شاهان ما درگه باستان -
به ترکان نداد ایچ کس باژ و ساو / برین روزگار گذشته بتاو -
پذیرفت گشتاسپ گفتا که نیز / نفرمایمش دادن این باژ چیز –