برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
( 22 ) - « اصطلاح دامن گرفتن » یا "دست به دامن شدن"، به مفهوم نیازمند بودن، یاری طلبیدن، در شاهنامه فردوسی.
***
اگر نیم ازین پیکر آید تنش/سرش ابر ساید زمین دامنش-
و
ولیکن ترا آن سزاوارتر/که از دامن شاه جویی گهر-
و
ستاره همی دامن ماه جست/پدر بر پسر بر همی راه جست-
و
بزرگ آنک او را بسی دشمنست/مرا دشمن و دوست بردامنست-
و
چو در پادشاهی به دیدی شکست/ز لشکر گر از مردم زیر دست-
سبک دامن داد بر تافتی/گذشته بجستی و دریافتی-
و
که با زیر دستان مدارا کنیم / ز خاک سیه مشک سارا کنیم -
که با خاک چون جفت گردد تنم / نگیرد ستم دیده ای دامنم -
بهادر امیرعضدی