برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

« حرمت جسد دشمن در شاهنامه فردوسی - ۴

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی 


*** 

«  حرمت جسد دشمن در شاهنامه فردوسی - ۴

***

«  حرمت جسد پیرانِ ویسه، وزیر افراسیاب، نزد کیخسرو »، در شاهنامه فردوسی.

***

فتوت، رادی و جوانمردیِ کیخسرو، در مواجهه با پیکر بیجان دشمنِ شکست خورده ومغلوبش: 

از آن پس بدان کشتگان بنگرید / چو روی سپهدار پیران بدید -

 فرو ریخت آب از دو دیده بدرد / که کردار نیکش همی یاد کرد -

به پیرانش بر دل ازان سان بسوخت / تو گفتی بدلش آتشی برفروخت -

کشیدی همه ساله تیمار من / میان بسته بودی به پیکار من -

 ز خون سیاوش پر از درد بود / بدانگه کسی را نیازرده بود -

مکافات او ما جز این خواستیم / همی گاه و دیهیمش آراستیم -

از اندیشه ما سخن در گذشت / فلک بر سرش بر دگر گونه گشت -

 پسر با برادر کلاه و کمر / سلیح و سپاه و همه بوم و بر -

بداد از پی مهر افراسیاب / زمانه بر او کرد چندین شتاب -

بفرمود تا مشک و کافور ناب / به عنبر بر آمیخته با گلاب -

تنش را بیالود زان سربسر / بکافور و مشکش بیاکند سر -

 بدیبای رومی تن پاک اوی / بپوشید آن جان نا پاک اوی -

 یکی دخمه فرمود خسرو به مهر / بر آورده سر تا بگردان سپهر -

 نهاد اندرو تخت های گران / چنان چون بود در خور مهتران -

نهادند مر پهلوان را به گاه / کمر بر میان و بسر بر کلاه - 

بهادر امیرعضدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد