برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
(47) - جایگزین ِ اصطلاح « اَظهَرِ مِن الشَمس »، در شاهنامه فردوسی
***
چند اصطلاح کوچه و بازار در شاهنامه فردوسی
***سلم و تور، برادران ناتنی و نابکارِ ایرج، فرستاده ایی را سوی فریدون، برای خریداری خونِ برادر گسیل میدارند:
چو بشنید شاه جهان کدخدای / پیام دو فرزند ناپاک رای -
فریدون از باورش به بند و نیرنگ سلم و تور می گوید:
یکایک بمرد گرانمایه گفت / که "خورشید را چون توانی نهفت" -نهان دل آن دو مرد پلید / "ز خورشید، روشن تر آمد پدید" -
بهادر امیرعضدی