برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
ردیابی چند اصطلاح کوچه و بازار در شاهنامه فردوسی
***
(35) - اصطلاح خدا اون روز رو نیاره:
رودابه به زال:
بگیر این سیه گیسو از یک سوم/ز بهر تو باید همی گیسوم-
زال در پاسخ به رودابه:
نگه کرد زال اندران ماه روی/شگفتی بماند اندران روی و موی-
چنین داد پاسخ که این نیست داد / چنین روز خورشید روشن مباد –
کیخسرو در نامه به کیکاووس:
بدان روز هرگز مبادا درود/که او بگذراند سپه را ز رود-
بما برکند پیشدستی بجنگ/نبیند کس این روز ننگ-
بهادر امیرعضدی
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
ردیابی چند اصطلاح کوچه و بازار در شاهنامه ی فردوسی
***
(34) - اصطلاح آب که سربالا بره، قورباغه ابو عطا میخونه
***
هومان ویسه به رستم:
چه دانی تو پیران و کلباد را / گروی زره را و پولاد را -
رستم در پاسخ هومان:
بدو گفت چندین چه پیچی سخن / "سر آب را سوی بالا مکن" -
بهادر امیرعضدی
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
(۳۳) - اصطلاح ِ "از ما که گذشت" در شاهنامه ی فردوسی
***
ردِّ پای ریشه ی اصطلاحاتِ عامیانه، در شاهنامه
***
بدو گفت ما بر نهادیم رخت/تو بسپار تابوت و بردار تخت-
بهادر امیرعضدی
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
ردیابی چند اصطلاح کوچه و بازار در شاهنامه فردوسی
***
(32) - اصطلاح کِنار = بر، آغوش:
زمین گر گشاده کند راز خویش/بپیماید آغاز و انجام خویش -
"کنارش" پر از تاجداران بود/برش پر زخون سواران بود -
و
نهاد آن گرانمایه را "در کنار"/ نیایش همی کرد با کردگار -
و
که آن دسته گل بوقت بهار/بمستی همیداشتی درکنار-
وگرفتند مر یکدگر را کنار/بدرد جگر برگسستند زار-
و
سرانجام مر یکدگر را کنار/گرفتند هر دو چو ابر بهار-
بهادر امیرعضدی
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
ردیابی چند اصطلاح کوچه و بازار در شاهنامه ی فردوسی
***
(31) - اصطلاح دست چپ و راستش رو نمیشناسه:
چپ خویش پیدا کن از دست راست / چو پیدا کنی مرز جویی رواست -
و
ز خون بر در دژ همی موج خاست/که دانست دست چپ از دست راست-