برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
(21) - مترادف ِ اصطلاح ِ "اون ممه رو لولو برد" در شاهنامه ی فردوسی
***
چنان بد که روزی فرستاده ای/سخنگو و روشندل آزاده ای -
ز نزدیک دارا بیامد به روم/کجا باژ خواهد ز آباد بوم -
به پیش سکندر بگفت آن سخن/غمی شد سکندر ز باژ کهن -
بدو گفت رو پیش دارا بگوی/که از باژ ما شد کنون رنگ و بوی -
"که مرغی که زرین همی خایه کرد/بمُرد و سر ِ باژ بی مایه کرد" -
بهادر امیرعضدی