برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
نقش راز آلود ستارگان در شاهنامه ی فردوسی – بخش ۵ – کیکاووس
***
ستاره شماران در شاهنامه، "پیش بین" رخداد های آتی و نه "ره نمون و راهگشا"ی مسیر ِ رخدادهای پیش روی شاهان و پهلوانانند.
***
کیکاووس فن و ترفند پرواز با عقاب هایش را به تدبیر ستاره شماران دربارش می آموزد:
ستاره شمر گفت و خسرو شنید/یکی کژ و ناخوب چاره گزید-
بفرمود پس تا به هنگام خواب/برفتند سوی نشیم عقاب-
ازان بچه بسیار برداشتند/به هر خانهای بر دو بگذاشتند-
همی پرورانیدشان سال و ماه/به مرغ و به گوشت بره چندگاه-
ز عود قماری یکی تخت کرد/سر درزها را به زر سخت کرد-
به پهلوش بر نیزهای دراز/ببست و برانگونه بر کرد ساز-
بیاویخت از نیزه ران بره/ببست اندر اندیشه دل یکسره-
ازن پس عقاب دلاور چهار/بیاورد و بر تخت بست استوار-
نشست از بر تخت کاووس شاه/که اهریمنش برده بد دل ز راه-
چو شد گرسنه تیز پران عقاب/سوی گوشت کردند هر یک شتاب-
ز روی زمین تخت برداشتند/ز هامون به ابر اندر افراشتند-