برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
نقش راز آلود ستارگان در شاهنامه ی فردوسی – بخش ۸ – سودابه
***
ستاره شماران در شاهنامه، "پیش بین" رخداد های آتی و نه "ره نمون و راهگشا"ی مسیر ِ رخدادهای پیش روی شاهان و پهلوانانند.
***
برملا کردن راز نوزاد سقط شده سودابه:
به سودابه فرمود تا رفت پیش/ستاره شمر گفت گفتار خویش-
که این هر دو کودک ز جادو زنند/پدیدند کز پشت اهریمنند-
چنین پاسخ آورد سودابه باز/که نزدیک ایشان جز اینست راز-
فزونستشان زین سخن در نهفت/ز بهر سیاوش نیارند گفت-
ز بیم سپهبد گو پیلتن/بلرزد همی شیر در انجمن-
کجا زور دارد به هشتاد پیل/ببندد چو خواهد ره آب نیل-
همان لشکر نامور صدهزار/گریزند ازو در صف کارزار-
مرا نیز پایاب او چون بود/مگر دیده همواره پرخون بود-
جزان کاو بفرماید اخترشناس/چه گوید سخن وز که دارد سپاس-
سپهبد ز گفتار او شد دژم/همی زار بگریست با او بهم-
چنین گفت کاندر نهان این سخن/پژوهیم تا خود چه آید به بن-
ز پهلو همه موبدان را بخواند/ز سودابه چندی سخنها براند-
موبدان و ستاره شماران به شور می نشینند و رای شان بر گذر کردن سیاوش از آتش می افتد:
ز هر در سخن چون بدین گونه گشت/بر آتش یکی را بباید گذشت-
چنین است سوگند چرخ بلند/که بر بیگناهان نیاید گزند-