بر گزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
ردِّ پای ریشه ی اصطلاحاتِ عامیانه، در شاهنامه
***
(90) - اصطلاح ِ " یا سخن دانسته گو ای مرد عاقل یا خموش" در شاهنامه ی فردوسی
***
مترادف ِ اصطلاح "یا سخن دانسته گو ای مرد عاقل یا خموش":
سخن گفت ِ ناگفته، چون گوهرست/کجا نابسوده، به سنگ اندرست-
چو از بند و پیوند یابد رها/درخشنده مهری بود بیبها-
بهادر امیرعضدی