و.ک(003,1)
برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
ردّ و نشان ِ جبر باوری در شاهنامه ی فردوسی - بخش 1- نقش جبر در باور فردوسی، خوابگزاران تورانی و افراسیاب
***جبر اندیشی فردوسی:
چه سازی که چاره بدست تو نیست/درازست در کام و شست تو نیست-
گر ایدونک بد بینی از روزگار/به نیکی همو باشد آموزگار-
و
چه گفت آن خردمند بسیار هوش/که با اختر بد به مردی مکوش-
جبر اندیشی در سخنان ِ خوابگزاران ِ تورانی به افراسیاب:
جهاندار گر مرغ گردد بپر/برین چرخ گردان نیابد گذر-
"برین سان گذر کرد خواهد سپهر"/گهی پر ز خشم و گهی پر ز مهر-
و
جبر اندیشی افراسیاب:
چو چشم زمانه بدوزم به گنج/سزد گر سپهرم نخواهد به رنج-
نخواهم زمانه جز آن کاو نوشت/چنان زیست باید که یزدان سرشت-
و
خردمند گر مردم بدگمان/نداند کسی چاره ی آسمان-
بهادر امیرعضدی