برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
هفت در شاهنامه - 16 - هفت کوه مازندران
***
هفت کوه مازندران:
گذر کرد باید بر هفت کوه/ز دیوان به هر جای کرده گروه-
یکی غار پیش آیدت هولناک/چنان چون شنیدم پر از بیم و باک-
گذارت بران نره دیوان جنگ/همه رزم را ساخته چون پلنگ-
به غار اندرون گاه دیو سپید/کزویند لشکر به بیم و امید-
چو رخش اندر آمد بران هفت کوه/بران نره دیوان گشته گروه-
به نزدیکی غار بی بن رسید/به گرد اندرون لشکر دیو دید-
چو رخش اندر آمد بران هفت کوه/بران نره دیوان گشته گروه-
به نزدیکی غار بی بن رسید/به گرد اندرون لشکر دیو دید-
بهادر امیرعضدی