برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
اغراق یا بزرگنمایی در شاهنامه ی فردوسی - بخش دوازدهم -
***
اغراق و بزرگنمایی، شگردی هنرمندانه که ردّ و نشان آن را در بسیاری از هنرها از جمله کاریکاتور، مینیاتور، سینما، تاتر، شعر(بویژه غزل)، داستان و ... می توان دید. اغراق، جلوه یی ست از هنر که برای ملموس و مشهود کردن یک واقعیت، آن را پر رنگ و لعاب تر و فراتر از اصل ِ همان واقعیت به رخ می کشد. نبوغ فردوسی در بکار گیری شگرد ِ اغراق، بسیار در شاهنامه دیده می شود. اغراق یکی از ارکان شاهنامه ست.
***
فرازهایی از اغراق در شاهنامه ی فردوسی
***
بیاراست لشکر سپهدار طوس/بهامون کشیدند پیلان و کوس-
دو رویه سپاه اندر آمد چو کوه/سواران ترکان و ایران گروه-
چنان شد ز گرد سپاه آفتاب/که آتش برآمد ز دریای آب-
درخشیدن تیغ و ژوپین و خشت/تو گفتی شب اندر هوا لاله کشت-
ز بس ترگ زرین و زرین سپر/ز جوشن سواران زرین کمر-
برآمد یکی ابر چون سندروس/زمین گشت از گرد چون آبنوس-
سر سروران زیر گرز گران/چو سندان شد و پتک آهنگران-
ز خون رود گفتی میستان شدست/ز نیزه هوا چون نیستان شدست-
بسی سر گرفتار دام کمند/بسی خوار گشته تن ارجمند-
کفن جوشن و بستر از خون و خاک/تن نازدیده بشمشیر چاک-
زمین ارغوان و زمان سندروس/سپهر و ستاره پرآوای کوس-
بهادر امیرعضدی