آفت ِ نژاد پرستی، عرب ستیزی، ترک ستیزی
***
فراتر از آفت های دین ِ فردوسی(شیعه بودن با نبودن)، مدایح، زن ستیز بودن یا نبودن فردوسی، تطابق های تاریخی در شاهنامه و محل های جغرافیایی در شاهنامه، که تمرکز بر آنان بیشتر و مقدم بر متن خود شاهنامه واقع شده و زمان و انرژی ِ بیهوده و یاوه ای طلب می کند و این دو مورد ِ اخیر هم که در بورس قرار گرفته شده("رستم سهراب را میشناخته یا نه" و "پر ِ سوم سیمرغ")، این مقوله های نژاد پرستی، عرب ستیزی و ترک ستیزی نیز "قوز بالای قوز" در شاهنامه بوده و کماکان، هست.
***
نژاد پرستی، عرب ستیزی، ترک ستیزی در شاهنامه ی فردوسی
***
"این قوزهای اخیر"(نژاد پرستی، عرب ستیزی و ترک ستیزی)، ناشی از عقاید، باور، خواست و رویای امروزین برخی از ماست. نه عقیده، باور، خواست و رویای فردوسی.
این برخی از ما هستیم که به فراخور ذائقه و میل و مناسب و در خور با ایجاب ِ هویت یابی به "اقتضای زمانه ی خود" و ضرورت حفظ بقا و موجودیت تاریخی ناشی از میهن دوستی خودمان، نژاد پرست، عرب ستیز و ترک ستیز "می شویم" و برای "بار کردن" و تحمیل رویا و آمال و آرزوی خودمان بر گرده ی گذشته ی تاریخ، چه مفری در دست تر و بهتر ازین که دست به دامان شاهنامه و فردوسی شویم و این موارد را به شاهنامه و فردوسی ببندیم و منتسب کنیم و "بار" شاهنامه و فردوسی کنیم و برای پیشبرد هدفمان از شاهنامه مایه بگذاریم.
توزین(وزن کَشی)، وزن کردن ِ "بار"، یکی از متر و معیار های سنجش ست.
روند ِ تاریخی ِمتر و معیار توزین در راستای تاریخ: قپان، ترازوی دو کپه، میزان، ترازوی دیجیتال، ترازوی زرگری.
رواست(معقول و منطقی و بهنجارست) که در عصر و زمانه ی هیزم و کاه و جو و گندم و هندوانه و خربوزه، برای وزن کردن، متر و معیار ِ سنجش ِ"بار"، قپان را دریابیم نه ترازوی دیجیتال و ترازوی زرگری.
دیروز را با متر و معیار ِ دیروز و امروز را با متر و معیار ِ امروز بسنجیم.
بهادر امیرعضدی
...........................................................................................
پ ن:
جلال_خالقی_مطلق:
ما هنگام بررسی تاریخ گذشته و متون کهن باید دچار نازمانی یعنی آن چیزی که غربیها به آن اناکرونیسم میگویند نشویم. این آناکرونیسم باعث میشود که ما مسایلی را که امروزی است ببریم به اعصار گذشته.
البته مواردی از تاریخ گذشته هست که میشود با معیارهای امروزی بررسی کرد. ولی برخی اندیشهها هست که باید در چارچوب زمان بررسی شوند. از این رو درست نیست که ما همیشه گذشتگان، فردوسی یا هر کس دیگر، را بیاوریم امروز در پشت میز محاکمه. بهخصوص، این موضوع را تاکید میکنم که ما در جهانی به سر میبریم که مجهز به سلاحهای قویتر از هر زمانی است برای اشاعه نژادپرستی، تعصب بسیار وحشیانهتر، خونریزتر و ویرانگرایانهتر عمل میکند تا زمانهای قدیم.
بحثهایی درباره نژادپرستی فردوسی، عربستیزی، ترکستیزی، بحثهای امروزی است. اینها برخاسته از عقاید امروز مردم ما است. بهخصوص نه مردم ما بلکه گروهی که اینها خودشان بیشتر نژادپرستاند از آن چیزی که گذشتگان بودند. دوست ندارند کشوری به نام ایران با مرزهایی که دارد متحد باقی بماند. از این رو به نمادهای ملی، به سمبلهای ملی این کشور حمله میکنند و مهمترین سمبلهای ملی این کشور، فردوسی و شاهنامه و زبان فارسی است.