برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
جبر در شاهنامه - فردوسی، جبراندیش ِ اختیار گزین - 9 - نماد ِ جبر، در قامت ِ قَدَر.
***
جبر و جبر اندیشی، در قامت ِ چرخ، سرنوشت، دهر، قضا، قَدَر، آفرینش، اختر، آسمان، روزگار، سپهر، جهان، سرای سپنج، گیتی و گنبد تیزگرد، جا به جا در شاهنامه، خود می نمایانند. و در برابر، این جبر ِ ناشی از باور ِ حکیم طوس، اختیار گزینی حکیم نیز در هیئت و هیبت سلحشورانه ی پهلوانان شاهنامه اش به رخ کشیده می شود. آنگاه این مرگ(شکارگر انسان)، فراز و قله ی چیرگی جبر ست که مقهور و شکار ِ اختیار گزینی ِ ناشی از روحیه و باور ِ پهلوانان و یلان شاهنامه می شود.
***
جبر در قامت ِ قَدَر:
فردوسی:
چنینست رسم قضا و قدر/ز بخشش نیابی به کوشش گذر-
فردوسی:
بزد بر بر و سینهٔ اشکبوس/سپهر آن زمان دست او داد بوس-
قضا گفت گیر و قدر گفت ده/فلک گفت احسنت و مه گفت زه-
بهادر امیرعضدی