برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
شارسان ها یکی از نشانه های آباد گری شاهان - شارسان های انوشیروان - بخش ۱
***
دادگری و آبادگری، دو مَحَک برای سنجش و ارزش گذاری ِ منش و روش شاهان.
***
شارسان، شهرسان، شارستان، شهرستان
***
شارسان های انوشیروان، سورستان و شوراب، شهری که نوشیروان بنا کرد:
برین گونه از شهر، بر خورستان/همی راند تا کشور سورستان -
بیاراست آن شارسان چون بهشت/ندید اندرو چشم یک جای زشت -
ورا سورستان کرد کسری به نام/که در سور یابد جهاندار کام -
انوشیروان، شارسان شوراب:
چنین تا بیامد بران شارستان/که شوراب بد نام آن کارستان-
برآوردهای دید سر بر هوا/پر از مردم و ساز جنگ و نوا-
ز خارا پی افگنده در قعر آب/کشیده سر باره اندر سحاب-
بگرد حصار اندر آمد سپاه/ندیدند جایی به درگاه راه-
بهادر امیرعضدی