برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

چالش شماره (28): زدن کوس شاهی بران پهن دشت یا زدن کوسِ خسرو، بر آن پهن دشت. ؟

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی 

***

چالش شماره (28)


5363 - که ما را ز جیحون بباید گذشت

زدن کوس شاهی بران پهن دشت - مسکو

*

۳۳ – که ما را ز جیحون بباید گذشت

زدن کوسِ خسرو بر آن پهن دشت – خالقی

*

۱۳۱۷ – که: ما را ز جیحون بباید گذشت،

زدن کوسِ خسرو، بر آن پهن دشت. – کزازی

*

  پرسش:

زدن کوسِ خسرو بر آن پهن دشت 

یا

زدن کوسِ شاهی، بر آن پهن دشت

*

  پاسخ:

زدن کوسِ خسرو بر آن پهن دشت

 

✅:  زدن کوسِ خسرو بر آن پهن دشت. روا تر ست. چرا که، شاه عام و (نکره) هست، ولی خسرو خاص(معرفه) است. خبر آمدن کیخسرو در میان ست.  

متن شماره 1812، از وبلاگ داستانِ داد :  DASTANEDAD.BLOGSKY.COM

  بهادر امیرعضدی


چالش شماره (27): بیاریم بر گِردِ ایران سپاه یا گماریم بر گِردِ ایران سپاه ؟

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی 

***

چالش شماره (27):

 

5361 - بیاریم بر گِردِ ایران سپاه

بسازیم هر سو یکی رزمگاه

*

۳۱ – گماریم بر گِردِ ایران سپاه

بسازیم بر هر سُو ی رزمگاه – خالقی

*

۱۳۱۵ – گماریم بر گِردِ ایران سپاه،

بسازیم، بر هر سُوِ ی، رزمگاه. – کزازی

*

  پرسش:

5361 - بیاریم بر گِردِ ایران سپاه

بسازیم هر سو یکی رزمگاه

یا

گماریم بر گِردِ ایران سپاه،

بسازیم، بر هر سُوِ ی، رزمگاه.

*

  پاسخ:

گماریم بر گِردِ ایران سپاه،

بسازیم، بر هر سُوِ ی، رزمگاه.

 

 ✅: چرا که، بگماریم با بسازیم، هماهنگ تر ست. نفرات سپاهی را "برگزینیم، بچینیم، بکاریم"، در جناحین رزمگاه. بسازیم(ساماندهی کنیم، آرایش نظامی دهیم).    

متن شماره 1811، از وبلاگ داستانِ داد :  DASTANEDAD.BLOGSKY.COM

  بهادر امیرعضدی


چالش شماره (26): در گنج رازش ندارد کلید یا درِ گَنجِ رازش نیابد کلید

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی 

***

چالش شماره (26):

 

5340 - یکی ژرف دریاست بن ناپدید

در گنج رازش ندارد کلید

*

۱۱ – یکی ژرف دریاست بُن ناپدید

درِ گَنجِ رازش نیابد کَلید – خالقی

*

۱۲۹۴ – یکی ژرف دریاست، بُن ناپدید،

درِ گَنجِ رازش نیابد کلید – کزازی

*

  پرسش:

5340 - یکی ژرف دریاست بن ناپدید

در گنج رازش ندارد کلید

یا

۱۲۹۴ – یکی ژرف دریاست، بُن ناپدید،

درِ گَنجِ رازش نیابد کلید

*

  پاسخ:

یکی ژرف دریاست بن ناپدید

 در گنج رازش ندارد کلید

 

✅:   چرا که، در گنج راز آز، کلیدی ندارد که تو آن را بیابی یا نیابی.

متن شماره 1810، از وبلاگ داستانِ داد :  DASTANEDAD.BLOGSKY.COM

  بهادر امیرعضدی


چالش شماره (25): جهان چون بزاری برآید همی یا جهان، چون برآری، برآید همی؟

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی 

***

چالش شماره (25):

5329 - جهان چون بزاری برآید همی

بدو نیک روزی سرآید همی

*

۰۱ – جهان چون برآری برآید همی

بد و نیک روزی سرآید همی – خالقی

*

۱۲۸۴ – جهان، چون برآری، برآید همی،

بد و نیک، روزی، سرآید همی. – کزازی

*

  پرسش:

5329 - جهان چون بزاری برآید همی

یا

 جهان، چون برآری، برآید همی،

*

  پاسخ:

5329 - جهان چون بزاری برآید همی

بدو نیک روزی سرآید همی

 

✅:    جهان، چون برآری، برآید همی،در (جهان چون بزاری برآید همی)، روندِکار جهان خارج از اراده ست. و برای تو، نقشی ارادی لحاظ نکرده. ولی در این مصرع(جهان، چون برآری، برآید همی)، برای تو، نقشی ارادی لحاظ شده. بستگی به اراده و ایفای نقش تو دارد که چون(چگونه) روزگار را به سر آری، همان گونه بگذرد

متن شماره 1809، از وبلاگ داستانِ داد :  DASTANEDAD.BLOGSKY.COM

  بهادر امیرعضدی


چالش شماره (24): بسی آفرین خواند یا همی آفرین کرد یا همی آفرین خواند

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی 

***

چالش شماره (24):

 

 4911 - برفت از در شاه با لشکرش

بسی آفرین خواند برکشورش

*

۸۶۳ – برفت از در شاه با لشکرش

همی آفرین کرد بر کشورش – خالقی

*

۸۷۱ – برفت از درِ شاه، با لشکرش،

همی آفرین خواند برکشورش. – کزازی

*

  پرسش:

بسی آفرین خواند

یا

همی آفرین کرد

یا

همی آفرین خواند

*

  پاسخ:

 4911 - برفت از در شاه با لشکرش

بسی آفرین خواند برکشورش

 

 ✅: رستم از بارگاه کیخسرو برای دیدن سپاهیان ایران می‌رود و بسیار بر آنان آفرین می خواند.   "همی" آفرین کرد(آفرین "می" کرد) – "همی" آفرین خواند(آفرین "می" خواند)

متن شماره 1808، از وبلاگ داستانِ داد :  DASTANEDAD.BLOGSKY.COM

  بهادر امیرعضدی