برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
چالش شماره (58):
5493 - گناهی که تا این زمان کرده ای
ز شاهان گیتی که آزرده ای
۱۶۲ – گناهی که تا این زمان کرده یی
ز شاهان کسی را بیازرده یی – خالقی
۱۴۴۵ – گناهی که تا این زمان کرده ای،
ز شاهان کسی را نیازَرده ای – کزازی
*
پرسش:
ز شاهان گیتی که آزرده ای
یا
ز شاهان کسی را نیازَرده ای
*
پاسخ:
ز شاهان گیتی که آزرده ای
✅: ز شاهان گیتی، که آزرده ای؟. رواتر ست. چرا که، "که آزرده ای"؟ به مفهومِ(از شاهان، که را، چه کسی را آزارنده یی؟)، استفهام انکاری، (همانا که، شاهی را نیازرده یی). و (گناهی که تا این زمان کرده یی) هم استفهام انکاری ست. گناهی نکرده یی.
متن شماره 1842، از وبلاگ داستانِ داد : DASTANEDAD.BLOGSKY.COM
بهادر امیرعضدی
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
چالش شماره (57):
5491 - ازان کو بکارسیاوش رد
بیفگند یک روز بنیاد بد
۱۶۰ – بدان کو به گاه سیاوَخشِ رد
نیفگند یک روز بنیادِ بد – خالقی
۱۴۴۳ – بدان کو به گاهِ سیاوخشِ رَد،
نیفگند یک روز بنیادِ بد. – کزازی
*
پرسش:
بیفگند یک روز بنیادِ بد
یا
نیفگند یک روز بنیادِ بد
*
پاسخ:
نیفگند یک روز بنیادِ بد
✅: نیفگند یک روز بنیادِ بد.(بدانجهت، بدانخاطر که پیران یک روز بدی به سیاوش را بنا ننهاد، نیفکند، آوار نکرد)
متن شماره 1841، از وبلاگ داستانِ داد : DASTANEDAD.BLOGSKY.COM
بهادر امیرعضدی
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
چالش شماره (56):
5488 - ز ترکان تو تنها ازان انجمن
شناسی بمهر و وفا خویشتن
۱۵۷ – ز ترکان به تنها تو بر انجمن
ستایی به مهر و وفا خویشتن – خالقی
۱۴۴۰ – ز ترکان، به تنها، تو بر انجمن
ستایی، به مهر و وفا، خویشتن. – کزازی
*
پرسش:
"شناسی" بمهر و وفا خویشتن
یا
ستایی، به مهر و وفا، خویشتن
*
پاسخ:
شناسی بمهر و وفا خویشتن
✅: شناسی، باورداری، می دانی، عطف به بیت پیشین(شناسی تو گفتار و کردارِ خویش،)
متن شماره 1840، از وبلاگ داستانِ داد : DASTANEDAD.BLOGSKY.COM
بهادر امیرعضدی
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
چالش شماره (55):
5484 - شناسی تو گفتار و کردار خویش
بی آزاری و رنج و تیمار خویش
۱۵۳ – شناسی تو گفتار و کردار خویش
بی آزاری و رنج و آزار خویش – خالقی
۱۴۳۶ – شناسی تو گفتار و کردارِ خویش،
بی آزاری و رنج و آزار خویش، – کزازی
*
پرسش:
بی آزاری و رنج و تیمار خویش
یا
بی آزاری و رنج و آزار خویش
*
پاسخ:
بی آزاری و رنج و آزار خویش
✅: با توجه به به واژآرایی حرفِ "ر"، (بی آزاری و رنج و آزار خویش)، روا تر ست. آزار، به مفهومِ(مرهم، زماد) اشاره به تیمار گری و التیام بخشی دردِ سیاوش و فرنگیس و بیژن، با پادر میانی پیران.
متن شماره 1839، از وبلاگ داستانِ داد : DASTANEDAD.BLOGSKY.COM
بهادر امیرعضدی
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
چالش شماره (54):
5481 - گزین کردم اندر خورت لشکری
که هستند سالار هر کشوری
۱۵۰ – گزین کردم اندر خورت لشکری
که شایند سالار هر مهتری – خالقی
۱۴۳۴ – گزین کردم اندر خورت لشکری
که شایند سالار هر کشوری، – کزازی
*
پرسش:
که هستند سالار هر کشوری
یا
که "شایند" سالار هر کشوری
*
پاسخ:
که "شایند" سالارِ هر کشوری
✅: که "شایند" سالار هر مهتری، رواتر ست. چرا که، شایند(شایسته هستند، شایستگی دارند). هر مهتری که خود به تنهایی، شایستگی سالاری یک لشکر را داشته باشد. نمونه یی از "شایند" در شاهنامه:بشایند هرکس به شاهنشهی/بدیشان بود شاد تخت مهی
متن شماره 1838، از وبلاگ داستانِ داد : DASTANEDAD.BLOGSKY.COM
بهادر امیرعضدی