برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
چالش شماره (48):
5468 - بلشکر گه آمد دمادم سپاه
جهان شد ز گرد سواران سیاه
۱۳۷ – به لشکر گه آمد دمادم سپاه
جهان شد ز گَرد سُواران سیاه – خالقی
۱۴۲۱ – به لشکر گه آمد، دُمادُم، سپاه،
جهان شد، ز گردِ سواران، سیاه. – کزازی
*
پرسش:
به لشکر گه آمد دمادم سپاه
یا
به لشکر گه آمد، دُمادُم، سپاه
*
پاسخ:
به لشکر گه آمد دمادم سپاه
✅: چرا که، به لشکر گه آمد دمادم سپاه، "دمادم"به مفهومِ "دَمادَم"(دَم به دَم، لحظه به لحظه، آن به آن، پیوسته و زنجیر وار).
متن شماره 1832، از وبلاگ داستانِ داد : DASTANEDAD.BLOGSKY.COM
بهادر امیرعضدی
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
چالش شماره (47):
5466 - بدان سان شوم کم تو فرمان دهی
تو شاه جهانداری و من رهی
۱۳۵ – بدانسان روم که م تو فرمان دهی
جهانداری و من ز پیشت رهی – خالقی
۱۴۱۹ – بدان سان روم کِم تو فرمان دهی:
جهانداری و من به پیشت، رهی. – کزازی
*
پرسش:
بدان سان شوم یا بدانسان روم
و
من ز پیشت یا من به پیشت
یا
*
پاسخ:
بدان سان شوم کم تو فرمان دهی
تو شاه جهانداری و من رهی
✅: بدان سان "شوم"، همانگونه که تو میخواهی "می شوم"را میرساند و هم "می شوم"(می روم) را متبادر میکند - و - تو "شاه جهانداری"(هم به شاه بودن و هم به جهاندار بودنش تاکید می کند). و من "رهی". با ایهام و تلمیح "رهی"(بنده) و "رهی"(راهی، رهسپار) را می رساند. - و - [ز پیش و به پیش]- "به" پیشت(من نسبت "به" تو).
متن شماره 1831، از وبلاگ داستانِ داد : DASTANEDAD.BLOGSKY.COM
بهادر امیرعضدی
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
چالش شماره (46):
5449 - زند بر در شهر خوارزم گاه
ابا شیدهٔ رزم زن کینه خواه
۱۱۸ – زند بر درِ شهرِ خوارزم گاه
که با شیدهٔ تیغ زن رزم خواه! – خالقی
۱۴۰۲ – زند بر درِ شهرِ خوارزم گاه،
ابا شیدهٔ تیغ زن رزمخواه. – کزازی
*
پرسش:
ابا شیدهٔ رزم زن کینه خواه
یا
ابا شیدهٔ تیغ زن رزمخواه
*
پاسخ:
ابا شیدهٔ رزم زن کینه خواه
✅: چرا که: به نظر میرسد فردوسی، برای جمع یا عام از تیغ زن یا تیغزن و برای فرد خاص، رزم را ببر میگزیده. قارن رزم زن، بیژن رزم زن، آرش رزم زن، شیده رزم زن
متن شماره 1830، از وبلاگ داستانِ داد : DASTANEDAD.BLOGSKY.COM
بهادر امیرعضدی
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
چالش شماره (45):
5448 - برد سوی خوارزم کوس بزرگ
سپاهی بکردار درنده گرگ
۱۱۷ – برد سوی خوارزم و کوس بزرگ
سپاهی بکردار غُرّنده گرگ، – خالقی
۱۴۰۱ – برد سویِ خوارزم و کوسِ بزرگ،
سپاهی به کَردارِ غرّنده گرگ. – کزازی
*
پرسش:
سپاهی بکردار درنده گرگ
یا
سپاهی بکردار غُرّنده گرگ
*
پاسخ:
سپاهی بکردار غُرّنده گرگ
✅: چرا که: غرنده(غرش کنان، خروشان)، غرشِ کوس بزرگ، با غرشِ گرگِ غرنده، هماهنگ تر ست.
متن شماره 1829، از وبلاگ داستانِ داد : DASTANEDAD.BLOGSKY.COM
بهادر امیرعضدی
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
چالش شماره (44):
5446 - سواران شایستهٔ کارزار
ببر تا برآری ز دشمن دمار
۱۱۵ – سُواران شایستهٔ کارزار
ببر تا برآری ز توران دمار – خالقی
۱۳۹۹ – سوارانِ شایستهٔ کارزار،
ببَر تا برآری ز توران دمار. – کزازی
*
پرسش:
ببر تا برآری ز توران دمار
یا
ببر تا برآری ز دشمن دمار
*
پاسخ:
ببر تا برآری ز توران دمار
✅: چرا که: واژه آرایی "ر"، بیت را دلنواز تر می کند.
متن شماره 1819، از وبلاگ داستانِ داد : DASTANEDAD.BLOGSKY.COM
بهادر امیرعضدی