برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

چالش شماره (112): و این نیزه را جای سندان گزین یا تو این رزم را جای مردان گزین؟

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی 

***

چالش شماره (112):

 

5868 - تو این رزم را جای مردان گزین

نه مرد سوارانی و دشت کین

 

۴۹۳ –- تو این نیزه را جای سندان گزین

نه مرد سُوارانی و دشت کین - خالقی

 

۱۷۷۳ – تو این نیزه را جای سندان گزین،

نه مردِ سوارانی و دشتِ کین، – کزازی

*

پرسش: 

و این نیزه را جای سندان گزین

یا

تو این رزم را جای مردان گزین

*

  پاسخ:

تو این رزم را جای مردان گزین

 

✅: "تو این رزم را جای مردان گزین"، روا تر ست. تو این میدان را جای رزمِ مردانِ رزم گزین(بیانگار، بپندار، ببین). تو مردِ این میدان نیستی.

متن شماره 1905، از وبلاگ داستانِ داد :  DASTANEDAD.BLOGSKY.COM

  بهادر امیرعضدی


چالش شماره (111): سوی پهلوان چون بپویی همی یا سویِ پهلوان چون نپویی همی؟

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی 

***

چالش شماره (111):

 

5865 - اگر جنگ گردان بجویی همی

سوی پهلوان چون بپویی همی

 

۴۹۰ – اگر جنگ گُردان بجویی همی

سُوی پهلَوان چون نپویی همی؟ - خالقی

 

۱۷۷۰ – اگر جنگِ گُردان بجویی همی،

سویِ پهلوان چون نپویی همی؟ – کزازی

*

پرسش: 

سوی پهلوان چون بپویی همی

یا

سویِ پهلوان چون نپویی همی؟

*

  پاسخ:

سویِ پهلوان چون نپویی همی؟

 

✅: سُوی پهلَوان چون "نپویی" همی، روا تر ست.   اگر خواهان جنگ هستی چرا و چون ست، چگونه ست " که سویِ پهلوان(گودرز) نمی پویی، نمی روی؟ تا فرمان جنگیدن به ما بدهد.

متن شماره 1904، از وبلاگ داستانِ داد :  DASTANEDAD.BLOGSKY.COM

  بهادر امیرعضدی


چالش شماره (110): از "اینها" که تو نام بردی بجنگ یا از "این" هر که تو نام بردی به جنگ،؟

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی 

***

چالش شماره (110):

 

5863 - از "اینها" که تو نام بردی بجنگ

همه جنگ را تیز دارند چنگ

 

۴۸۸ – ازین هر که تو نام بردی به جنگ

همه جنگ را تیز دارند چنگ - خالقی

 

۱۷۶۸ – از این هر که تو نام بردی به جنگ،

همه، جنگ را، تیز دارند چنگ، – کزازی

*

پرسش: 

از "اینها" که تو نام بردی بجنگ

یا

از "این" هر که تو نام بردی به جنگ،

*

  پاسخ:

از "اینها" که تو نام بردی بجنگ

 

✅: از "اینها" که تو نام بردی بجنگ، روا تر ست. چرا که: مراد رهام از "اینها"(گستهم و فروهل) ست که هومان خواستار جنگ با "آنان" شد. در بیت های پسین هم  اشاره به  "گردان"(پهلوانان) و (از "ما" جنگ خواه) شده.  ولی در مصرعِ ("از این" هرکه تو نام بردی به جنگ)، قیدِ "از این"، حاکی از یک نفر ست.

متن شماره 1903، از وبلاگ داستانِ داد :  DASTANEDAD.BLOGSKY.COM

  بهادر امیرعضدی


چالش شماره (109): ره بازگشتن "ببایدش" جست یا رهِ بازگشتن "نبایدش" جُست؟

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی 

***

چالش شماره (109):

 

5862 - که هر کو بجنگ اندر آید نخست

ره بازگشتن ببایدش جست

 

۴۸۷ – که هر کو به جنگ اندر آمد نخست

ره بازگشتن ببایَدش جست - خالقی

 

۱۷۶۷ – که: هر کو به جنگ اندر آید نخست

رهِ بازگشتن نبایدش جُست. – کزازی

*

پرسش: 

ره بازگشتن "ببایدش" جست

یا

رهِ بازگشتن "نبایدش" جُست

*

  پاسخ:

ره بازگشتن ببایدش جست

 

✅:ره بازگشتن "ببایَدش" جست، روا تر ست. چرا که: مراد رهام اینست که تو (هومان) در برابر من، شکست خواهی خورد بنابرین، جز گریز، راهی نداری، پس ره باز گشتن باید بجویی. "ببایدت جُست" بایسته ست گریز را بر گزینی. 

متن شماره 1902، از وبلاگ داستانِ داد :  DASTANEDAD.BLOGSKY.COM

  بهادر امیرعضدی


چالش شماره (108): بدرّد دلِ شیر و "چنگ ِ" پلنگ یا بدرد دل شیر و "چرمِ" پلنگ

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی 
***
چالش شماره (108):
 
5856 - وگر تیغ ما را ببیند بجنگ
بدرد دل شیر و چرم پلنگ
 
۴۸۱ – اگر تیغ ما را ببیند به جنگ
بدرّد دلِ شیر و چنگ ِ پلنگ - خالقی
 
۱۷۶۱ – اگر تیغ ما را ببیند بجنگ
بدرد دل شیر و چرم پلنگ – کزازی
*
پرسش: 
بدرّد دلِ شیر و "چنگ ِ" پلنگ
یا
بدرد دل شیر و "چرمِ" پلنگ
*
  پاسخ:
بدرد دل شیر و "چرمِ" پلنگ
 
✅: بیم و هراسِ هیبت من و تیغ من، "دل" شیر و "چرم "پلنگ را بدرّد، می درد. چرا که: "دل "و "چرم"، دریدنی هستند نه "چنگ"ِ پلنگ.
متن شماره 1901، از وبلاگ داستانِ داد :  DASTANEDAD.BLOGSKY.COM
  بهادر امیرعضدی