951222
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
تغییرات چهره و حرکات شخصیت ها، در واکنش به رویداد ها، در شاهنامه - 3
***
نبوغ ِ فردوسی در به نمایش در آوردن و توصیف ِ حالت چهره، (میمیک ِ چهره) و حالت ِ حرکات، (ژِست و فیگور) شخصیت ها در واکنش به رویدادهای متفاوت.
***
"بمالید سهراب، کف را به کف" / به آوردگه رفت از پیش صف -
چو این گفته شد "دست ِ کسری گرفت" / بدو مانده بُد، شاه ایران شگفت -
ازو نامور "دست بستد به خشم / به تندی ز مزدک بخوابید چشم" -
چو رستم سلیح نبردش بدید / "سر افشاند و باد از جگر بر کشید" -
"ز سر شاره ی هندویی برگرفت / برهنه شد و دست بر سر گرفت" -
فرنگیس بشنید "رخ را بخست / میان را به زنار خونین ببست" -
پیاده بیامد به نزدیک شاه / "به خون رنگ داده دو رخساره، ماه" -
"همی ناخنش پر ز خوناب کرد" / سپهبد "بروها پر از تاب کرد" -
951218
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
تغییرات چهره و حرکات شخصیت ها، در واکنش به رویداد ها، در شاهنامه - 2
***
نبوغ ِ فردوسی در به نمایش در آوردن و توصیف ِ حالت چهره، (میمیک ِ چهره) و حالت ِ حرکات، (ژِست و فیگور) شخصیت ها در واکنش به رویدادهای متفاوت.
***
"به کَش کرده دست و زمین را به روی / ستردند، زاری کنان پیش، روی" -
چو بشنید مهراب، "بر پای جست / نهاد از برِ دستِ شمشیر، دست" -
"دژم گشت و دیده پر از آب کرد / بروهای جنگی پراز آب کرد -
"سپهبد برو ها پر از تاب کرد" / به شاه جهان گفت زین باز گرد -
به ایوان خویش اندر آمد دژم / "لبی پر ز باد و دلی پر ز غم" -
"لب مرد برنا پر از خنده شد" / همی گوهر آن خنده را بنده شد -
وزان پس "دوان، دست کرده به کش" / بیامد بر شاه ِ خورشید فش -
951216
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
تغییرات چهره و حرکات شخصیت ها، در واکنش به رویداد ها، در شاهنامه - 1
***
نبوغ ِ فردوسی در به نمایش در آوردن و توصیف ِ حالت چهره، (میمیک ِ چهره) و حالت ِ حرکات، (ژِست و فیگور) شخصیت ها در واکنش به رویدادهای متفاوت.
***
اَبَر آفریننده، کرد آفرین / "بمالید رخسارگان، بر زمین" -
"بیفشارد شمشیر، بر دست راست / به زور جهاندار، بر پای خاست" -
چو سهراب ِ شیراوژن، او را بدید / "بخندید و لب را، به دندان گزید" -
چنین گفت کامد دگر باره گور/به دام خداوند شمشیر و زور-
چو کاووس روی کنیزک بدید/"بخندید و لب را به دندان گزید"-
"ز سر، ماهرویان، گسسته کمند / خراشنده روی و بمانده نژند" -
"همه بندگان، موی کردند باز / فرنگیس، مشکین کمند ِ دراز -
برید و میانرا به گیسو، ببست" / "به فندق، گل ِ ارغوان را بخست" -
به آواز بر جان افراسیاب / همی کرد نفرین و "می ریخت آب" -
"فرنگیس بگرفت گیسو به دست / گل ِ ارغوان را، به فندق بخست" -
"پر از خون شد آن بُسَد ِ مشک بوی / پر از آب ، چشم و پر از گرد ، روی" -
"همی اشک بارید بر کوه ِ سیم / دو لاله ز خوشاب شد به دونیم" -
"همی کند موی و همی ریخت آب" / ز گفتار و کردار ِ افراسیاب -
همه جامه ها کرده پیروزه رنگ / "دو چشم، ابر ِ خونین و رخ، بادرنگ" -
960128
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
نبوغ ِ فردوسی در بکار گیری "صنعت ِ ادبی ِ ایجاز" در اثر ِ کوه پیکرش، شاهنامه - ۶
***
چو رفتند و دیدند و باز آمدند / نهانی بر او فراز آمدند -
پولادوند به رستم :
بدو گفت، کای مرد ِ رزم آزمای / چه باشیم بر خیره، چندین بپای -
بگشتند وز دشت، برخاست گَرد / دو پیل ژیان و دو شیر نبرد -
یکی گفت و پرسید و دیگر شنید / نیاورد کَس، راه بازی، پدید -
ازان خاک، برداشت و بسترد و برد / به گِردش گرفتند، مردان ِ گُرد -
نه مانَد، بر و بوم و نه مام و باب / شود پَست، رودابه، با رود ِ آب -
960116
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
نبوغ ِ فردوسی در بکار گیری "صنعت ِ ادبی ِ ایجاز" در اثر ِ کوه پیکرش، شاهنامه - 5
***
"بسی گفت و بشنید و زد داستان" / سر انجام، او گشت، همداستان -
"بکُشتم کسی را، که بایست کشت" / که بُد کژ و با راه یزدان، درشت -
"به خوان و نبید و شکار و نشست" / همی بود با شاه، مهتر پرست -
"بیفتاد و برخاست و برگشت ازوی / به سوی گله، تیز، بنهاد روی" -
"چه گویی، چه سازی، چه پاسخ دهی / که جفت ِ تو بادا، مهی و بهی" -
چو از خواب بیدار شد پیلتن / بدو دشتبان گفت ای اهرمن -
"چرا اسب در خید بگذاشتی / بر ِ رنج ِ نابرده، بر داشتی" -
زگفتار او تیز شد مرد ِ هوش / "بجَست و گرفتش، یکایک، دو گوش" -
"بیفشرد و بر کَند، هر دو، ز بُن" / "نگفت از بد ونیک، با او، سخن" -