-
عربستان، دیار تازیان.
یکشنبه 17 دی 1402 12:19
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی *** عربستان، دیار تازیان. *** حکیم خردمند و فرزانه ی طوس، در شاهنامه، صحرای عربستان، سرزمین تازیان، را با واژه ها و نشانگان های دشت سواران نیزه گزار، دشت سواران نیزه وران ، دشت سواران، دشت گردان و دشت یلان به قید قلم در آورده ست. *** دشت سواران نیزه گزار : یکی مرد بود اندر آن روزگار/ز...
-
درخت سیاوش، پرستشگاه سوگواران سیاوش
یکشنبه 17 دی 1402 09:43
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی *** درخت سیاوش، پرستشگاه سوگواران سیاوش. *** از خاکی که خون سیاوش بر آن ریخته شد، درختی سر بر می آورد که پرستشگاه سوگواران سیاوش می گردد. *** همه خاک آن شارستان شاد شد/گیا بر چمن سرو آزاد شد- ز خاکی که خون سیاوش بخورد/به ابر اندر آمد درختی ز گرد- نگاریده بر برگها چهر او/همه بوی مشک آمد...
-
پند های شاهنامه فردوسی - بخش (۳۳) - پند لهراسب به گشتاسب
یکشنبه 17 دی 1402 00:00
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی *** پند های شاهنامه فردوسی - بخش (۳۳) - پند لهراسب به گشتاسب *** به گشتاسپ گفت ای پسر گوش دار/که تندی نه خوب آید از شهریار- چو اندرز کیخسرو آرم به یاد/تو بشنو نگر سر نپیچی ز داد- مرا گفت بیدادگر شهریار/یکی خو بود پیش باغ بهار- که چون آب باید به نیرو شود/همه باغ ازو پر ز آهو شود- جوانی...
-
باز نگری و مرور تاریخ و آموختن از نیک و بد ِ گذشتگان در شاهنامه - (17)
جمعه 15 دی 1402 17:56
برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی *** باز نگری و مرور تاریخ و آموختن از نیک و بد ِ گذشتگان در شاهنامه - (17) *** تاریخنگاری، بخشی از "هنر" فردوسی و نشر ِ تاریخ ِ ایران زمین، بخشی از "هدف" فردوسی در تدوین شاهنامه *** حکیم خردمند طوس از شاهنامه اش(گنجینه ی راز و رمز و نام و نشان پیشینیانمان) می گوید....
-
باز نگری و مرور تاریخ و آموختن از نیک و بد ِ گذشتگان در شاهنامه - (16)
جمعه 15 دی 1402 17:54
برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی *** باز نگری و مرور تاریخ و آموختن از نیک و بد ِ گذشتگان در شاهنامه - (16) *** تاریخنگاری، بخشی از "هنر" فردوسی و نشر ِ تاریخ ِ ایران زمین، بخشی از "هدف" فردوسی در تدوین شاهنامه *** حکیم خردمند طوس از شاهنامه اش(گنجینه ی راز و رمز و نام و نشان پیشینیانمان) می گوید....
-
باز نگری و مرور تاریخ و آموختن از نیک و بد ِ گذشتگان در شاهنامه - (15)
جمعه 15 دی 1402 17:51
برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی *** باز نگری و مرور تاریخ و آموختن از نیک و بد ِ گذشتگان در شاهنامه - (15) *** تاریخنگاری، بخشی از "هنر" فردوسی و نشر ِ تاریخ ِ ایران زمین، بخشی از "هدف" فردوسی در تدوین شاهنامه *** حکیم خردمند طوس از شاهنامه اش(گنجینه ی راز و رمز و نام و نشان پیشینیانمان) می گوید....
-
(171) - مترادف اصطلاحِ "یک روز ِ خوش به خود ندیدن"، در شاهنامه ی فردوسی
یکشنبه 3 دی 1402 20:15
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی *** (171) - مترادف اصطلاحِ " یک روز ِ خوش به خود ندیدن "، در شاهنامه ی فردوسی. *** ردّ ِ پای ریشه ی اصطلاحاتِ عامیانه در شاهنامه. *** یک روز ِ خوش به خود ندیدن در شاهنامه: کجا سالیان اندر آمد به شش/که نگذشت بر ما یکی روز خوش- و ز بهر درم گرددش کینه کش/که ناخوش کند بر دلش روز...
-
مهران، در تعبیر ِ بخش ِ پنجم ِ خواب ِ کید هندی به آیین های زرتشت، موسی، عیسی و محمد اشاره میکند.
یکشنبه 3 دی 1402 19:44
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی *** مهران، در تعبیر ِ بخش ِ پنجم از خواب ِ ده گانه ی کید هندی به آیین های زرتشت، موسی، عیسی و محمد اشاره میکند که آیینمداران و دینمداران ، در راستای رسیدن به وحدت، سرانجام به واگرایی(انشقاق و تفرقه) و نه همگرایی(اتحاد و انسجام) می رسند: چو بشنید مهران ز کید این سَخُن/بدو گفت ازین خواب،...
-
مالیدن کمان به مفهوم ِ "مُسَلّح" کردن کمان
یکشنبه 3 دی 1402 09:06
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی *** مالیدن کمان به مفهوم خم کردن کمان برای زه را به خانه ی کمان درگیر کردن، آماده سازی کمان، "مُسَلّح" کردن کمان: ازو شاه بستد به زانو نشست/بمالید خانه کمان را به دست- به زه کرد و خندان چنین گفت شاه/که اینت کمانی چو باید به راه- و کمان را بمالید وبر زه نهاد/ز یزدان نیکی دهش کرد...
-
(170) - مترادف اصطلاحِ "در پوست خود نگنجیدن"، به مفهوم ذوق زده شدن، برانگیخته شدن از غم یا شادی در شاهنامه ی فردوسی.
دوشنبه 20 آذر 1402 12:47
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی *** (170) - مترادف اصطلاحِ " در پوست خود نگنجیدن "، به مفهوم ذوق زده شدن، برانگیخته شدن از غم یا شادی در شاهنامه ی فردوسی. *** ردّ ِ پای ریشه ی اصطلاحاتِ عامیانه در شاهنامه. *** سام در وصف ذوق زده شدن از شادی زال و رودابه: عروس ار به مِهر اندرون همچو اوست / سزد گر برآیند هر دو،...
-
(169) - مترادف اصطلاحِ "قلم کردن"، به مفهوم بریدن، قطع کردن و شکستن در شاهنامه ی فردوسی.
شنبه 18 آذر 1402 07:21
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی *** (169) - مترادف اصطلاحِ " قلم کردن "، به مفهوم بریدن، قطع کردن و شکستن در شاهنامه ی فردوسی. *** ردّ ِ پای ریشه ی اصطلاحاتِ عامیانه در شاهنامه. *** فرامرز چون دید یار آمدش/همی یار جنگی به کار آمدش - یکی تیغ بر نیزهٔ پیلسم/ بزد نیزه از تیغ او شد قلم - و چو تیر اسپری شد سوی...
-
(168) - مترادف اصطلاحِ "پایان شب سیه، سپید ست" در شاهنامه ی فردوسی
دوشنبه 13 آذر 1402 19:29
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی *** (168) - مترادف اصطلاحِ " پایان شب سیه، سپید ست " در شاهنامه ی فردوسی. *** ردّ ِ پای ریشه ی اصطلاحاتِ عامیانه در شاهنامه. *** اصطلاح پایان شب سیه، سپید ست *** اگر چند باشد شب دیریاز/ برو تیرگی هم نماند دراز- شود روز چون چشمه روشن شود/جهان چون نگین بدخشان شود- بهادر امیرعضدی ی
-
(167) - مترادف اصطلاحِ "روزگار کسی را سیاه کردن" در شاهنامه ی فردوسی
شنبه 13 آبان 1402 18:02
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی *** (167) - مترادف اصطلاحِ " روزگار کسی را سیاه کردن " در شاهنامه ی فردوسی. *** ردّ ِ پای ریشه ی اصطلاحاتِ عامیانه در شاهنامه. *** که دانست کاین کودک ارجمند/بدین سال گردد چو سرو بلند- به جنگ آیدش رای و سازد سپاه/ به من برکند روز روشن سیاه - بهادر امیرعضدی
-
خوی بد کیکاووس در برابر رادی رستم
شنبه 13 آبان 1402 07:23
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی *** خوی بد کیکاووس در برابر رادی رستم *** نقش خوی بد(دریغ داشتن نوشدارو) در رفتارِ شهریار، در برابر راد منشی در کردارِنیک(تاج بخشی) رستم. *** پیام رستم به کیکاووس : پیامی ز من پیش کاووس بر/بگویش که مارا چه آمد به سر- به دشنه جگرگاه پور دلیر/دریدم که رستم مماناد دیر- گرت هیچ یادست کردار...
-
(166) - اصطلاحِ "خون ریزون"" در شاهنامه ی فردوسی
پنجشنبه 11 آبان 1402 07:44
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی *** (166) - اصطلاحِ " خون ریزون" " در شاهنامه ی فردوسی. *** ردّ ِ پای ریشه ی اصطلاحاتِ عامیانه در شاهنامه. *** ضحاک چنین در خواب دیده ست که نوزادی فریدون نام، به عرصه خواهد رسید و تخت و تاج را از او می ستاند و او را به بند می کشد. در همین راستا، ضحاک برای " دفع شر و...
-
(165) - مترادف اصطلاحِ "تا مرد سخن نگفته باشد ..." در شاهنامه ی فردوسی
جمعه 5 آبان 1402 15:08
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی *** (165) - مترادف اصطلاحِ " تا مرد سخن نگفته باشد ... " در شاهنامه ی فردوسی. *** ردّ ِ پای ریشه ی اصطلاحاتِ عامیانه در شاهنامه. *** نبینی که موبد به خسرو چه گفت / بدانگه که بگشاد راز از نهفت - سخن گفت ناگفته چون گوهر است / کجا نا بسوده به سنگ اندرست - چو از بند و پیوند یابد...
-
نرم خویی و نرم گویی رستم و کیکاووس، در پی دژ خویی و درشت گویی هایشان.
چهارشنبه 3 آبان 1402 23:50
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی *** نرم خویی و نرم گویی رستم و کیکاووس، در پی دژ خویی و درشت گویی هایشان. *** کیکاووس پس از شلتاق سهراب، هراسان، گیو را نزد رستم گسیل می دارد: بباید که نزدیک رستم شوی/به زابل نمانی و گر نغنوی- اگر شب رسی روز را بازگرد/بگویش که تنگ اندرآمد نبرد- وگرنه فرازست این مرد گرد/بداندیش را خوار...
-
گفتار متفاوت فریدون، اسفندیار و سهراب با مادرانشان
دوشنبه 1 آبان 1402 21:02
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی *** گفتار متفاوت فریدون، اسفندیار و سهراب با مادرانشان . *** گفتار گرم و متین فریدون با فرانک: چو بگذشت ازان بر فریدون دو هشت/ز البرز کوه اندر آمد به دشت- بر مادر آمد پژوهید و گفت/که بگشای بر من نهان از نهفت- بگو مر مرا تا که بودم پدر/کیم من ز تخم کدامین گهر- چه گویم کیم بر سر انجمن/یکی...
-
(164) - مترادف اصطلاحِ "لبی تر کردن" در شاهنامه ی فردوسی
شنبه 29 مهر 1402 11:25
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی *** (164) - مترادف اصطلاحِ " لبی تر کردن " در شاهنامه ی فردوسی. *** ردّ ِ پای ریشه ی اصطلاحاتِ عامیانه در شاهنامه. *** رستم : بباشیم یک روز و دم برزنیم/ یکی بر لب خشک نم برزنیم - ازان پس گراییم نزدیک شاه/به گردان ایران نماییم راه- بهادر امیرعضدی
-
(163) - مترادف اصطلاحِ "در چشم به هم زدنی ..." در شاهنامه ی فردوسی
شنبه 29 مهر 1402 11:14
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی *** (163) - مترادف اصطلاحِ " در چشم به هم زدنی ... " در شاهنامه ی فردوسی. *** ردّ ِ پای ریشه ی اصطلاحاتِ عامیانه در شاهنامه. *** بشد پیش سهراب رزم آزمای/بر اسپش ندیدم فزون زان به پای- که بر هم زند مژه را جنگ جوی /گراید ز بینی سوی مغز بوی- که سهرابش از پشت زین برگرفت/برش ماند...
-
در پرده گویی ِ "عیان ترین بی حاجت ِ بیان" حکیم فردوسی طوسی، در سروده های "اروتیک" شاهنامه - بخش هشتم - زال و رودابه
سهشنبه 25 مهر 1402 06:30
و.ک(072,8) برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی *** در پرده گویی ِ "عیان ترین بی حاجت ِ بیان" حکیم فردوسی طوسی، در سروده های "اروتیک" شاهنامه - بخش هشتم - زال و رودابه *** بی پروا ترین حس و غریزه ی "حیوانی ِ" انسان، پیچیده در چادر شب ِ عفاف و شرم ِ حکیم طوس. *** اروتیسم و حجب قلم ِ حکیم فردوسی...
-
(121) - مترادف اصطلاحِ "از مادر نزاییده کسی که ..." در شاهنامه ی فردوسی
دوشنبه 24 مهر 1402 07:22
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی *** (121) - مترادف اصطلاحِ " از مادر نزاییده کسی که ... " در شاهنامه ی فردوسی. *** ردّ ِ پای ریشه ی اصطلاحاتِ عامیانه در شاهنامه. *** ندیمه ی رودابه به زال زر: چنین گفت کز مادر اندر جهان/ نزاید کس اندر میان مهان- به دیدار سام و به بالای او/ به پاکی دل و دانش و رای او- دگر چون...
-
(97) - مترادف اصطلاحِ "به کار حسن، به کام حسین" در شاهنامه ی فردوسی
یکشنبه 23 مهر 1402 08:48
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی *** (97) - مترادف اصطلاحِ " به کار حسن، به کام حسین " در شاهنامه ی فردوسی. *** ردّ ِ پای ریشه ی اصطلاحاتِ عامیانه در شاهنامه. *** ندیمه های رودابه در روند آشنا ساختن دو دلداده (زال و رودابه): پرستنده گفتند یک با دگر/که آمد به دام اندرون شیر نر- کنون کار رودابه و کام زال/به جای...
-
(162) - مترادف اصطلاحِ "خدا روزیت رو جایی دیگه حواله کنه" در شاهنامه ی فردوسی
یکشنبه 23 مهر 1402 01:23
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی *** (162) - مترادف اصطلاحِ " خدا روزیت رو جایی دیگه حواله کنه " در شاهنامه ی فردوسی. چنین بود و روزی نبودت ز من *** ردّ ِ پای ریشه ی اصطلاحاتِ عامیانه در شاهنامه. *** خدا روزیت رو جایی دیگه حواله کنه : بخندید بسیار گرد آفرید/به باره برآمد سپه بنگرید- چو سهراب را دید بر پشت...
-
بزرگمنشی سهراب و امان دادن به هجیر گودرز
جمعه 21 مهر 1402 10:41
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی *** بزرگمنشی سهراب و امان دادن به هجیر گودرز: چو سهراب جنگ آور او را بدید/برآشفت و شمشیر کین برکشید- ز لشکر برون تاخت برسان شیر/به پیش هجیر اندر آمد دلیر- چنین گفت با رزم دیده هجیرکه تنها به جنگ آمدی خیره خیر- چه مردی و نام و نژاد تو چیست/که زاینده را بر تو باید گریست- هجیرش چنین داد...
-
(161) - مترادف اصطلاحِ "کارِ کسی را ساختن" به مفهوم کشتن در شاهنامه ی فردوسی.
جمعه 21 مهر 1402 10:37
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی *** (161) - مترادف اصطلاحِ "کارِ کسی را ساختن" به مفهوم کشتن در شاهنامه ی فردوسی. ازان پس بسازید سهراب را/ببندید یک شب برو خواب را- *** ردّ ِ پای ریشه ی اصطلاحاتِ عامیانه در شاهنامه. *** چو افراسیاب آن سخنها شنود/خوش آمدش خندید و شادی نمود- افراسیاب: پدر را نباید که داند پسر/که...
-
مروری بر دو عبارت ِ چمانندهٔ چرمه و چمانندهٔ دیزه
جمعه 31 شهریور 1402 16:25
و.ک(040) مروری بر دو عبارت ِ چمانندهٔ چرمه و چمانندهٔ دیزه *** حاشیه ای بر بخشی از سخنرانی ابوالفضل خطیبی، دانشگاه تهران، ۲۴ آذر ۹۴ بررسی دست نویسهای شاهنامه و تصحیح دکتر خالقی *** چاپ مسکو و نظامی عروضی : چمانندهٔ دیزه هنگام گرد/چرانندهٔ کرگس اندر نبرد- دکتر جلال خالقی مطلق : چمانندهٔ چرمه هنگام گرد/چرانندهٔ کرگس...
-
باور ِ حکیم فرزانه ی طوس، به بیگانگی دادار دادگر با بیدادگری - بخش 2
یکشنبه 26 شهریور 1402 17:09
و.ک(004,2) برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی *** باور ِ حکیم فرزانه ی طوس، به بیگانگی دادار دادگر با بیدادگری - بخش 2 *** باور ِ حکیم فرزانه ی طوس، به بیگانگی دادار دادگر با بیدادگریِ گردان سپهر - *** فردوسی و بیدادگری گردان سپهر: *** "من آنم سزد گر بنالم ز داد". زال پیش پدر، از بیدادی که پیش ازین بر او روا...
-
همزمانی "اتفاق عجیب ِ" تولد برمایه با تولد فریدون
دوشنبه 13 شهریور 1402 09:06
و.ک(080) همزمانی "اتفاق عجیب ِ" تولد برمایه با تولد فریدون *** جستاری در حاشیه ی کتاب زن در شاهنامه، دکتر جلال خالقی مطلق، برگردان از آلمانی: مریم رضایی، تهران: انتشارات محمود افشار، ۱۴۰۱، ص ۵۸ تا ۶۰ *** فرانک او همسر آبتین و مادر فریدون است. رسالت او این است که پسرش فریدون را به هر قیمتی به سلطنت...
-
(160) - مترادف اصطلاحِ "چشم ِ امید به کسی داشتن" در شاهنامه ی فردوسی
دوشنبه 6 شهریور 1402 19:48
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی *** (160) - مترادف اصطلاحِ " چشم ِ امید به کسی داشتن " در شاهنامه ی فردوسی. *** ردّ ِ پای ریشه ی اصطلاحاتِ عامیانه در شاهنامه. *** سام به منوچهر: جهان پهلوان سام بر پای خاست/ چنین گفت کای خسرو داد راست- ز شاهان مرا دیده بر دیدنست/ ز تو داد و ز ما پسندیدنست- بهادر امیرعضدی