برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

فردوسی و داد - بخش 2 - داد، ذاتی ِ خدایان فردوسی

بر گزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی

***

فردوسی و داد - بخش 2 - داد، ذاتی ِ  خدایان فردوسی

***

فردوسی خدایان خود را بر محورهای داد ( عدل )، خرد، مهر، نیکی و پاکی می سنجد و آنان را با این مفاهیم ارج میگذارد، پایگاه می دهد و پاس می دارد . 

در شاهنامه، هیچگاه با خدایان عیوس و کین توز و عنود و عصبانی مواجه نمی شویم . حتی نام و لقب هایی را که فردوسی برای خدایانش بر میگزیند، بر همین پایه استوارند . « دادار( داد آر )، « داد آور »، « دادگر »، « دادآفرین » .... :


نخست از «جهان آفرین» کرد یاد /  خداوند «خوبی» و «پاکی» و « داد »  -

سوی آسمان سربرآورد راست / ز « دادآور » آنگاه فریاد خواست -

یکی طاس می بر کفش برنهاد / ز « دادار » نیکی دهش کرد یاد -


پس آنگه سوی آسمان کرد روی / که ای دادگر داور راست‌گوی -    

 تو گفتی که من دادگر داورم  / به سختی ستم دیده را یاورم -     

همم داد دادی و هم داوری / همم تاج دادی هم انگشتری -


کس از « داد » ِ یزدان نیابد گریغ / وگر چه بپرد برآید به میغ -

خداوند «شرم» و خداوند «باک» / ز بیداد و کژی دل و دست پاک -

که « داد » خدایست وزین چاره نیست / خداوند گیتی «ستمگاره نیست» -

خداوند «خورشید» و گردنده «ماه» / فرازنده ی تاج وتخت وکلاه -

به نام خداوند جان و خرد / کزین برتر اندیشه برنگذرد -

خداوند نام و خداوند جای / خداوند روزی ده رهنمای -

خداوند « جوی می و انگبین» / همان چشمهٔ شیر و ماء معین -

خداوند «رای» و خداوند «شرم» / «سخن گفتن خوب و آوای نرم» -

خداوند « شمشیر و گاه و نگین » / چو ما دید بسیار و بیند زمین -

به « زَروَر » خداوند « خورشید و ماه » / که چندان نمانم ورا دستگاه-

خداوند « گردنده خورشید و ماه » / « روان را به نیکی نماینده راه »-

ازویست « شادی » ازویست « زور » / خداوند « کیولن و ناهید و هور »-

خداوند « هست »و خداوند « نیست » / همه بندگانیم و ایزد یکیست -

به نام خداوند  « خورشید و ماه » / که او داد بر آفرین دستگاه-

به نیک و به بد دادمان دستگاه / خداوند گردنده خورشید و ماه-

همی گفت کای کردگار سپهر / خداوند « هوش » و خداوند « مهر »-

خداوند « هوش و زمان ومکان » / « خرد پروراند همی با روان » -

نخست آفرین کرد بر کردگار /  خداوتد « آرامش و کارزار »-

خداوند « بهرام و کیوان و ماه » / خداوند « نیک و بد و فر و جاه »-

که اویست جاوید برتر خدای / خداوند « نیکی ده و رهنمای » -

خداوند بهرام و کیوان و هور / خداوند فر و خداوند زور -

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد