برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

(172) - مترادف اصطلاحِ "پشیمانی، دگر سودی ندارد"، در شاهنامه ی فردوسی.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
(172) - مترادف اصطلاحِ "پشیمانی، دگر سودی ندارد"، در شاهنامه ی فردوسی.
***

ردّ ِ پای ریشه ی اصطلاحاتِ عامیانه در شاهنامه.
***

اصطلاح پشیمانی، دگر سودی ندارد.

***

بزرگمهر به کسرا انوشیروان:
بدو گفت کین بودنی کار بود/ندارد پشیمانی و درد سود-
چو آرد بد و نیک رای سپهر/چه شاه و چه موبد چه بوزرجمهر-
ز تخمی که یزدان به اختر بکشت/ببایدش بر تارک ما نبشت-


بهادر امیرعضدی

زنان ِ انیرانی، همسران شایسته ی ایرانیان- بخش 11 - ناهید رومی، دختر قیصر روم(فیلیپوس)، همسر داراب ایرانی.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
زنان ِ انیرانی، همسران شایسته ی ایرانیان- بخش 11 - ناهید رومی، دختر قیصر روم(فیلیپوس)، همسر داراب ایرانی.
***
ایرانیان زنان تورانی، رومی "یونانی"، تازی، هندی و چینی را به همسری برگزیده اند.
***
زنان ِ رومی، همسران شایسته ی مردان ایرانیان:
ناهید رومی، دختر قیصر روم، فیلقوس(فیلیپوس)، همسر داراب، (مادر اسکندر).

***

داراب به فرستاده:

بدو گفت رو پیش قیصر بگوی/اگر جست خواهی همی آب روی-
پس پردهٔ تو یکی دختر است/که بر تارک بانوان افسر است-
نگاری که ناهید خوانی ورا/بر اورنگ زرین نشانی ورا-
به من بخش و بفرست با باژ روم/چو خواهی که بی رنج ماندت بوم-
فرستاده بشنید و آمد چو باد/به قیصر بر آن گفتها کرد یاد-


قیصر روم، دخترش ناهید را با هدیه و نثاری نزد داراب بهمن* می فرستد:
بدان شاد شد فیلقوس و سپاه/که داماد باشد مر او را چو شاه-
سخن گفت هرگونه از باژ و ساو/ز چیزی که دارد پی روم تاو-

ازان پس همه فیلسوفان شهر/هرانکس که بودش ازان شهر بهر-
بفرمود تا راه را ساختند/ز هر کار دل را بپرداختند-
برفتند با دختر شهریار/گرانمایگان هریکی با نثار-
یکی مهر زرین بیاراستند/پرستندهٔ تاجور خواستند-

دلارای رومی به مهد اندرون/سکوبا و راهب ورا رهنمون-
کنیزک پس پشت ناهید شست/ازان هریکی جامی از زر بدست-
به جام اندرون گوهر شاهوار/بت آرای با افسر و گوشوار-
سقف خوب رخ را به دارا سپرد/گهرها به گنجور او برشمرد-
ازان پس بران رزمگه بس نماند/سپه را سوی شهر ایران براند-
سوی پارس آمد دلارام و شاد/کلاه بزرگی بسر بر نهاد-
.....................................................................
پ ن:
داراب ِ بهمن(اردشیر دراز دست)، نوه ی اسفندیار رویین تن.


بهادر امیرعضدی

زنان ِ انیرانی، همسران شایسته ی ایرانیان- بخش 10 - مریم رومی، (دختر قیصر روم)، همسر خسرو پرویز ایرانی.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
زنان ِ انیرانی، همسران شایسته ی ایرانیان- بخش 10 - مریم رومی، (دختر قیصر روم)، همسر خسرو پرویز ایرانی(مادر شیرویه یا قباد و فیروز):
***
ایرانیان زنان تورانی، رومی "یونانی"، تازی، هندی و چینی را به همسری برگزیده اند.
***
زنان ِ رومی، همسران شایسته ی مردان ایرانیان:
***
بهینه سنجی و بهین گزینی منش ایرانیان.
***
یکی دخترش بود مریم به نام/خردمند و با سنگ و با رای و کام -

بدو گفت، مریم به خون خویش تست/بران برنهادم که هم کیش تست-
سپردم تو را دختر وخواسته/سپاهی برین گونه آراسته-
به خسرو فرستاد به آیین و دین/همی خواست از کردگار آفرین - 

بپذرفت دخترش گستهم گرد/به آیین نیکو به خسرو سپرد -

وزان پس بیاورد چندان جهیز/کزان کند شد بارگیهای تیز-
ز زرینه و گوهر شاهوار/ز یاقوت وز جامهٔ زرنگار-
ز گستردنیها و دیبای روم/به زر پیکر و از بریشمش بوم-


بهادر امیرعضدی

زنان ِ انیرانی، همسران شایسته ی ایرانیان- بخش 9 - سپینود هندی(دختر شنگل شاه هند)، همسر بهرام گور ایرانی.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
زنان ِ انیرانی، همسران شایسته ی ایرانیان- بخش 9 -
***
ایرانیان زنان تورانی، رومی "یونانی"، تازی، هندی و چینی را به همسری برگزیده اند.
***
زنان ِ هندی، همسران شایسته ی مردان ایرانیان:
***
بهینه سنجی و بهین گزینی منش ایرانیان.
***
سپینود هندی(دختر شنگل شاه هندهمسر بهرام گور ایرانی.
***
شنگل به بهرام گور:

تو از هر سه دختر یکی برگزین/که چون بینمش خوانمش آفرین -
بشد تیز بهرام و او را بدید/ازان ماه رویان یکی برگزید -
چو خرم بهاری سپینود نام/همه شرم و ناز و همه رای و کام -
بدو داد شنگل سپینود را/چو سرو سهی شمع بی دود را -   

پرستنده ی آتش زردهشت/همی رفت با باژ و برسم به مشت - 

سپینود را پیش او برد شاه/بیاموختش دین و آیین و راه - 

بشستش به دین به و آب پاک/ازو دور شد گرد و زنگار و خاک -


بهرام گور، والیگری هند را به سپینود می دهد:
سپینود را داد منشور هند/نوشته خطی هندوی بر پرند -
سپینود با شاه بهرام گور/چو می بود روشن به جام بلور-


بهادر امیرعضدی

زنان ِ انیرانی، همسران شایسته ی ایرانیان- بخش 8 - تهمینه، دختر سُهرَم، شاه سمنگان، همسر رستم ایرانی (مادر سهراب).

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
زنان ِ انیرانی، همسران شایسته ی ایرانیان- بخش 8 - تهمینه، دختر سُهرَم، شاه سمنگان، همسر رستم ایرانی (مادر سهراب).
***
ایرانیان زنان تورانی، رومی "یونانی"، تازی، هندی و چینی را به همسری برگزیده اند.
***
زنان ِ کابلی، همسران شایسته ی مردان ایرانیان:
***
بهینه سنجی و بهین گزینی منش ایرانیان.
***
یکی بنده، شمعی معنبر به دست/خرامان بیامد به بالین مست -
دو ابرو کمان و دو گیسو کمند/به بالا به کردار سرو بلند -
روانش خرد بود تن جان پاک/تو گفتی که بهره ندارد ز خاک -
ازو رستم شیر دل خیره ماند/برو بر جهان آفرین را بخواند -
بپرسید زو گفت نام تو چیست/چه جویی شب تیره کام تو چیست -
چنین داد پاسخ که تهمینه ام/تو گویی که از غم به دو نیمه ام -
کس از پرده بیرون ندیدی مرا/نه هرگز کس آوا شنیدی مرا -
برهنه چو تیغ تو بیند عقاب/نیارد به نخجیر کردن شتاب -
چو این داستانها شنیدم ز تو/بسی لب به دندان گزیدم ز تو -
بجستم همی کفت و یال و برت/بدین شهر کرد ایزد آبشخورت -
ترا ام کنون گر بخواهی مرا/نبیند جزین مرغ و ماهی مرا -
یکی آنک بر تو چنین گشته ام/خرد را ز بهر هوا کشته ام -
و دیگر که از تو مگر کردگار/نشاند یکی پورم اندر کنار -
سه دیگر که اسب ات به جای آورم/سمنگان همه زیر پای آورم -
چو رستم بر انسان پری چهره دید/ز هر دانشی زد او بهره دید - 

بفرمود تا موبدی پر هنر/بیاید بخواهد ورا از پدر-


بهادر امیرعضدی