برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

زنان ِ انیرانی، همسران شایسته ی ایرانیان- بخش 11 - ناهید رومی، دختر قیصر روم(فیلیپوس)، همسر داراب ایرانی.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
زنان ِ انیرانی، همسران شایسته ی ایرانیان- بخش 11 - ناهید رومی، دختر قیصر روم(فیلیپوس)، همسر داراب ایرانی.
***
ایرانیان زنان تورانی، رومی "یونانی"، تازی، هندی و چینی را به همسری برگزیده اند.
***
زنان ِ رومی، همسران شایسته ی مردان ایرانیان:
ناهید رومی، دختر قیصر روم، فیلقوس(فیلیپوس)، همسر داراب، (مادر اسکندر).

***

داراب به فرستاده:

بدو گفت رو پیش قیصر بگوی/اگر جست خواهی همی آب روی-
پس پردهٔ تو یکی دختر است/که بر تارک بانوان افسر است-
نگاری که ناهید خوانی ورا/بر اورنگ زرین نشانی ورا-
به من بخش و بفرست با باژ روم/چو خواهی که بی رنج ماندت بوم-
فرستاده بشنید و آمد چو باد/به قیصر بر آن گفتها کرد یاد-


قیصر روم، دخترش ناهید را با هدیه و نثاری نزد داراب بهمن* می فرستد:
بدان شاد شد فیلقوس و سپاه/که داماد باشد مر او را چو شاه-
سخن گفت هرگونه از باژ و ساو/ز چیزی که دارد پی روم تاو-

ازان پس همه فیلسوفان شهر/هرانکس که بودش ازان شهر بهر-
بفرمود تا راه را ساختند/ز هر کار دل را بپرداختند-
برفتند با دختر شهریار/گرانمایگان هریکی با نثار-
یکی مهر زرین بیاراستند/پرستندهٔ تاجور خواستند-

دلارای رومی به مهد اندرون/سکوبا و راهب ورا رهنمون-
کنیزک پس پشت ناهید شست/ازان هریکی جامی از زر بدست-
به جام اندرون گوهر شاهوار/بت آرای با افسر و گوشوار-
سقف خوب رخ را به دارا سپرد/گهرها به گنجور او برشمرد-
ازان پس بران رزمگه بس نماند/سپه را سوی شهر ایران براند-
سوی پارس آمد دلارام و شاد/کلاه بزرگی بسر بر نهاد-
.....................................................................
پ ن:
داراب ِ بهمن(اردشیر دراز دست)، نوه ی اسفندیار رویین تن.


بهادر امیرعضدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد