برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
در شاهنامه، افزون بر هزار بار نام ایران، بیش از چهل بار(چهل و هشت بار) نیز نام از "شهر ایران"، به مفهوم ایرانشهر آورده شده.
***
که پور فریدون نیای من ست/همه شهر ایران سرای من ست-
&
چو کاووس در شهر ایران رسید/ز گرد سپه شد هوا ناپدید-
&
ترا بانوی شهر ایران کنم/به زور و به دل جنگ شیران کنم-
&
سوی شهر ایران یکی بیشه بود/که ما را بدان بیشه اندیشه بود-
&
چو او شهر ایران به گشتاسپ داد/نیامد ترا هیچ زان تخت یاد-
&
چو نزدیکی شهر ایران رسید/به جای دلیران و شیران رسید-
&
همه شهر ایران بیاراستند/می و رود و رامشگران خواستند-
&
هیونان به هیزم کشیدن شدند/همه شهر ایران به دیدن شدند-
&
همه شهر ایران بدو زنده اند/اگر شهریارند و گر بنده اند-
&
برانگیخت از شهر ایران ترا/که بر مهر دید از دلیران ترا-
&
همه شهر ایران و توران و چین/به شاهی برو خواندند آفرین-
&
سوی شهر ایران نهادند روی/فرنگیس و شاه و گو جنگ جوی-
&
همه شهر ایران سپاه ویند/پرستندگان کلاه ویند-
&
همان شهر ایرانش آمد به یاد/همی برکشید از جگر سرد باد-
&
همه شهر ایرانش فرمان برند/ازان تخمهٔ هرگز به دل نگذرند-
&
سوی شهر ایران گرفتند راه/زواره فرامرز و پیل و سپاه-
بهادر امیرعضدی