برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

اسکندر، دم ِ مرگ، مادرش را حرمت می نهد و پاس میدارد

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
اسکندر، دم ِ مرگ، مادرش را حرمت می نهد و پاس میدارد و از او دلجویی میکند. اسکندر مرگ را به امید دیدار مادر، پذیرا می‌شود :
تو پند من ای مادر پرخرد/نگه دار تا روز من بگذرد-
ز چیزی که آوردم از هند و چین/ز توران و ایران و مکران زمین-
بدار و ببخش آنچ افزون بود/وز اندازهٔ خویش بیرون بود-
به تو حاجت آنستم ای مهربان/که بیدار باشی و روشن روان-
نداری تن خویش را رنجه بس/که اندر جهان نیست جاوید کس-
روانم روان ترا بی گمان/ببیند چو تنگ اندر آید زمان-
شکیبایی از مهر نامی تر است/سبکسر بود هرک او کهتر است-
ترا مهر بد بر تنم سال و ماه/کنون جان پاکم ز یزدان بخواه-
بدین خواستن باش فریادرس/که فریادرس باشدم دست رس-
نگر تا که بینی به گرد جهان/که او نیست از مرگ خسته روان-
چو نامه به مهر اندر آورد و بند/بفرمود تا بر ستور نوند-
ز بابل به روم آورند آگهی/که تیره شد آن فر شاهنشهی-


بهادر امیرعضدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد