برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

آداب رزم، ادامه ی نبرد در شب را بر نمی تابد - بخش 2 - نبرد رستم و اسفندیار

 و.ک(027,2)

برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی

***
آداب رزم، ادامه ی نبرد در شب را بر نمی تابد - بخش 2 - نبرد رستم و اسفندیار
***
 رستم در نبرد با اسفندیار، از ترس جان به کوه پناه می گیرد:

به پستی همی بود اسفندیار/خروشید کای رستم نامدار-
 به بالا چنین چند باشی به پای/که خواهد بدن مر ترا رهنمای-
 کمان بفگن از دست و ببر بیان/برآهنج و بگشای تیغ از میان-
 پشیمان شو و دست را ده به بند/کزین پس تو از من نیابی گزند-
 بدین خستگی نزد شاهت برم/ز کردارها بی‌گناهت برم-
 وگر جنگ جویی تو اندرز کن/یکی را نگهبان این مرز کن-
 گناهی که کردی ز یزدان بخواه/سزد گر به پوزش ببخشد گناه-
 مگر دادگر باشدت رهنمای/چو بیرون شوی زین سپنجی سرای-

رستم با فرا رسیدن شب، ادامه ی نبرد را به فردا وامیگذارد:
 چنین گفت رستم که بیگاه شد/ز رزم و ز بد دست کوتاه شد-
*شب تیره هرگز که جوید نبرد/تو اکنون بدین رامشی بازگرد-*
 من اکنون چنین سوی ایوان شوم/بیاسایم و یک زمان بغنوم-
 ببندم همه خستگیهای خویش/بخوانم کسی را که دارم به پیش-

بهادر امیرعضدی