971011
برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
(58) - اصطلاح رو گوشون یا (رو گشا) در مراسم عقد کنان
***
اصطلاح رو گوشون یا (رو گشا) در مراسم عقد کنان، میان گفتگوی سیندخت و سام نریمان
***
برون رفت سیندخت با بندگان/میان بسته سیصد پرستندگان -
مر آن هر یکی را یکی جام زر/به دست اندرون پر ز مشک و گهر -
همه سام را آفرین خواندند/پس از جام گوهر برافشاندند -
بدان جشن هر کس که آمد فراز/شد از خواسته یک به یک بی نیاز -
بخندید و سیندخت را سام گفت/که رودابه را چند خواهی نهفت -
بدو گفت سیندخت (هدیه کجاست/اگر دیدن آفتابت هواست) -
چنین داد پاسخ به سیندخت سام/که (ازمن بخواه آنچه آیدت کام) -
برفتند تا خانه ی زرنگار/کجا اندرو بود خرم بهار -
نگه کرد سام اندران ماه روی/یکایک شگفتی بماند اندروی -
ندانست کش چون ستاید همی/برو چشم را چون گشاید همی -
بفرمود تا رفت مهراب پیش/ببستند عقدی برآیین و کیش -
به یک تختشان شاد بنشاندند/عقیق و زبرجد برافشاندند -
سر ماه با افسر نام دار/سر شاه با تاج گوهرنگار-