برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
شاهنامه، تنها ویترین ِ گیر و دار و کُشت و کُشتار، که به نوعی از ملزومات کشور گشایی و سرحد داری حکومتگرانست، نیست. رنگین کمانی از بیتهای لطیف، تغزلی و مخملین نیز هست. مغازله ی شب و روز در ابتدای داستان ها و فراز و فرودهای حساس، در جای جای شاهنامه و به وفور مشهود ست.
شاهنامه ی حکیمِ طوس، « همه خنجر و تیر و گرز وکمان / نباشد سراسر همه بی گمان » - ( بخش یازدهم )
***
گیر و دار ماه و خورشید:
ز دریای جوشان چو خور بر دمید / شد آن چادر قیر گون ناپدید –
هجوم شب:
چو پیدا شد از آسمان گرد ماه / شب تیره بفشاند گرد سیاه –
چو خورشید تابنده شد ناپدید / در حجره بستند و گم شد کلید –
چو خورشید تابنده شد ناپدید / شب تیره بر چرخ لشکر کشید
چو خورشید گشت از جهان ناپدید / شب تیره بر دشت لشکر کشید –
شب تیره چون روی زنگی سیاه / ستاره نه پیدا نه خورشید و ماه -
تو خورشید گفتی به بند اندرست / ستاره به خم کمند اندرست –