برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

درفش در شاهنامه - 10 - درفش اشکش و درفش فرهاد

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی 

***

درفش در شاهنامه - 10 - درفش اشکش و درفش فرهاد

***

آنگاه که مردمانی دارای بیرق، ارتش و پادشاه و نماینده می شوند، می توان گفت که آن زمان نقطه آغاز تمدن آن کشور است . پرفسور آرتور کریستن سن

***

درفش اشکش:

پس گستهم اشکش تیز گوش  /  که با زور و دل بود و با مغز و هوش -

 یکی گرز دار از نژاد همای /   به راهی که جستیش بودی به بپای -

 درفشی برآورده پیکر پلنگ  / همی از درفشش ببارید جنگ - 


درفش فرهاد:

گزیده پس از اندرش فرهاد بود /  کزو لشکر خسرو آباد بود -

  یکی پیکر آهو درفش از برش /  بدان سایه آهو اندر سرش -

 سپاهش همه تیغ هندی بدست  / زره سغدی و زین ترکی  نشست - 


درفشی کجا پیکرش گاو میش /  سپاه از پس و نیزه دارن ز پیش-

 چنان دان که آن شهره فرهاد راست  /  که گویی مگر با سپهرست راست  -   

بهادر امیرعضدی
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد