برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
درفش در شاهنامه - 9 - درفش زنگه شاوران و درفش فرامرز
***
آنگاه که مردمانی دارای بیرق، ارتش و پادشاه و نماینده می شوند، می توان گفت که آن زمان نقطه آغاز تمدن آن کشور است . پرفسور آرتور کریستین سن
***
درفش زنگه شاوران:
دمان از پسش زنگه شاوران / بشد با دلیران کند آوران -
درفشی پس پشت، پیکر همای / سپاهی چو کوه رونده ز جای -
هر آنکس که از شهر بغداد بود / که با نیزه و تیغ و پولاد بود -
پسش گرگ پیکر درفشی دراز / به گردش همه مردم رزم ساز -
به زیر اندرش زنگه شاوران / دلیران و گردان و کند آوران -
درفش فرامرز:
ز پشت سپهبد فرامرز بود / که با فر و با گرز و با ارز بود -
درفشی کجا چون دلاور پدر / که کس را ز رستم نبودی گذر -
سرش هفت ، همچون سر اژدها / تو گفتی ز بند آمدستی رها -