برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
نظری به دیدگاه مطرحِ زن و فرزندِ دختر از قدیم - (بخش هفتم)
***
نظری به دیدگاه مطرحِ زن و فرزندِ دختر از قدیم، که رّد و رگه اش تا امروز و امروزی ها نیز تداوم دارد. - (بخش هفتم)
***
فریدون، هر سه دختر ِ سرو، شاه یمن را از او برای هر سه پسرش خواستار میشود.
سرو دلش به این وصلت راه نمیدهد و بهانه میجوید.
فریدون با سران و سپهسالاران، به شور می نشیند. دل سردی سرو، بر سران سپاه فریدون گران می آید. به فریدون چنین میگویند:
جهان آزموده دلاور سران/ گشادند یک یک به پاسخ زبان-
که ما همگنان آن نبینیم رای/ که هر باد را تو بجنبی ز جای-
اگر شد فریدون جهان شهریار/ "
نه ما بندگانیم با گوشوار"-
و اشاره به مرد رزم بودن میکنند:
سخن گفتن و کوشش آیین ماست/ عنان و سنان تافتن دین ماست-
به خنجر زمین را میستان کنیم/ به نیزه هوا را نیستان کنیم-
با نگاه ِ کرخت و سرسری به شاهنامه، در "آینه" ی عبارت ِ "نه ما بندگانیم و با گوشوار"
"زن" به مفهوم عام ِ کلمه، کم از "مرد" شمرده میشود و "بدینسان" زن خفیف و در"سایه ی مرد" دیده می شود.
ولی با نگاه واقع بین و بینش خردمندانه ی حکیم طوس،
عبارت ِ نه ما بندگانیم و با گوشوار، "بدانسان" تفسیر میشود:
چنانچه نقش و نگار و گوشوار، مردان را نشاید، گرز و گوپال، کمان و کمند، گبر و ببر نیز، زنان را نباید.
بهادر امیرعضدی
.......................................
پ ن:
شایان ِ یادآوریست که گوشوار، آذین گوش بردگان بوده ست. و گوشواره با "ه" تانیث آذین گوش زنان. در مورد اخیر، اشاره به کنیز با بار کلامی خانه نشین بودن و اهل رزم و پیکار نبودن دارد.