برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

اسکندر و چشمه آب حیوان

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

*** 

اسکندر و چشمه آب حیوان

*** 

 خرد یافته مرد یزدان پرست/بدو در یکی چشمه گوید که هست - 

گشاده سخن مرد با رای و کام/همی آب حیوانش خواند به نام - 

چنین گفت روشن دل پر خرد/که هرک آب حیوان خورد کی مرد - 

ز فردوس دارد بران چشمه راه/بشوید بران تن، بریزد گناه - 

 

اسکندر،   

فرود آمد و بامداد پگاه/به نزدیک آن چشمه شد بی سپاه - 

ورا اندران خضر بد رای زن/سر نامداران آن انجمن - 

سکندر بیامد به فرمان اوی/دل و جان سپرده به پیمان اوی - 

چو لشکر سوی آب حیوان گذشت/خروش آمد الله اکبر ز دشت - 

همی رفت ازین سان دو روز و دو شب/کسی را به خوردن نجنبید لب - 

سه دیگر به تاریکی اندر دو راه/پدید آمد و گم شد از خضر شاه -

پیمبر سوی آب حیوان کشید/سر زندگانی به کیوان رسید -

بران آب روشن تن و جان بشست/نگهدار جز پاک یزدان نجست - 

سکندر سوی روشنایی رسید/یکی بر شده کوه رخشنده دید -  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد