برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
شاهنامه و "ناز پرورده های" دربارِ شاهان - بخش پنجم - ساسانِ ساسان(ساسان دوم)
***
ولایتِ عهدهای دربار، اصولاً نه نیاز و نه انگیزه ی حصولِ حاصل و رسیدن به محصول و جایگاه، پایگاه و تخت را دارند. بسترِ دربار آنقدر گرم و نرم ست که دربار زاده ها، حاضر به ترک این رخوت و خلسه ی نشئه آور، نیستند. تنها دغدغه ای که می توانند داشته باشند، حفظ موقعیت ِ موروثی شان ست. آن هم اگر پای رقیبی که همانا برادر تنی یا بیشتر ناتنی، در کار باشد. اگر که دُردانه ی دربار هم بوده باشند که همه چیز برای عزیزانِ بلا جهتِ دربار، بر وفق مراد ست. و عزیز، سوار بر خرِ مرادِ زین کرده و حاضر به یراق.
***
ساسانِ ساسان(ساسان دوم)
***
ساسانِ ساسان، پسرِ ساسانِ اردشیر، نوه ی اسفندیار روئین تن نیز در اوج حرمان و به چوپانی به عرصه می رسد:
چو کودک ز خردی به مردی رسید/دران خانه جز بینوایی ندید-
ز شاه نشاپور بستد گله/که بودی به کوه و به هامون یله-
همی بود یکچند چوپان شاه/به کوه و بیابان و آرامگاه-
بهادر امیرعضدی