برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

گرز گاو سار، در دستان شاهان و یلان شاهنامه - ۲ - سام، نوذر، زال

برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
ردّ پای گرزه ی گاو سار، فراتر از مرز اسطوره و گذر به سرحد تاریخ، از مبداء فریدون تا مقصد بهرام چوبینه، در شاهنامه.
***
گرزه ی گاوسار، در دست سام سوار:
ابا یاره و گرزه ی گاو سر / ابا طوق زرین و زرین کمر -  

 میان را ببستم به نام بلند / نشستم بران پیل پیکر سمند -
به زین اندرون گرزهی گاوسر / به بازو کمان و به گردن سپر - 

به نیروی یزدان گیهان خدای/ برانگیختم پیلتن را ز جای-
زدم بر سرش گرزهی گاو چهر/ برو کوه بارید گفتی سپهر - 

*
گرزه ی گاوسار، در دست نوذر:
چو از لشکرش گشت لختی تباه / از آسودگان خواست چندی سپاه -
مرا دید با گرزهی گاوروی / بیامد به نزدیک من جنگجوی - 

 

*

گرزه ی گاوسار، در دست زال:

 یکی درع پوشید زال دلیر / به جنگ اندر آمد به کردار شیر -
بدست اندرون داشت گرز پدر / سرش گشته پر خشم و پر خون جگر -
بزد بر سرش گرزه ی گاو رنگ / زمین شد ز خونش چو پشت پلنگ - 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد