برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

« آداب میگساری »، در شاهنامه فردوسی - 6

برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
« آداب میگساری »، در شاهنامه فردوسی - 6
***
 به روزی که رای شکار آیدت / چو یوز درنده به کار آیدت -
(دو بازی بهم در نباید زدن / می و بزم و نخچیر و بیرون شدن) -
که تن گردد از جستن می گران / نگه داشتند این سخن مهتران -
وگر دشمن آید به جایی پدید / ازین کارها دل بباید برید –

(سخن پیش فرهنگیان سخته گوی / گَهِ می، نوازنده و تازه‌روی) -

*

 (گرت هست جام می زرد خواه / به دل خرمی را مدان از گناه) - 
*
(ز می نیز هم شادمانی گزین / که مست از کسی نشنود آفرین) -
*
جرعه نوشی یا نم نم نوشی  و جام از پی جام نوشیدن:
 (هم آنگه چو از باده خرم شدند / ز خُردک به جام دمادم شدند) -

*
(بدین گونه تا شاد خرم شدند / ز خُردک به جام دمادم شدند) -

*

(بدین گونه تا شاد خرم شدند / ز خُردک به جام دمادم شدند) -

*

 چو جام نبیدش دمادم شود / بخسپد بدانگه که خرم شود - 


جام دمادم نوشاندن اسفندیار به گرگسار و مست و "بیخود" کردنش:
 یکی جام زرین به کف برگرفت/ز گشتاسپ آنگه سخن در برگرفت-
وزان پس بفرمود تا گرگسار/شود داغ دل پیش اسفندیار-
بفرمود تا جام زرین چهار/دمادم ببستند بر گرگسار-

بهادر امیرعضدی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد