برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
(64) - اصطلاح ِ از دوست باز موندن و به یار نرسیدن، در شاهنامه ی فردوسی
***
گردیه به برادرش بهرام چوبینه :...........................................................................................
پ ن
ایرج میرزا:
* بوده است خری که دُم نبودَش/روزی غم بی دُمی فُزودَش-
در دُم طلبی قدم همی زد/دُم می طلبید و دُم نمی زد-بهادر امیرعضدی