و.ک(017)
برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***بپرس از شمار ده و دو هفت / که چون خواهد این کار بیداد رفت -
و
شمار ستاره ده و دو و هفت / همان ماه تابان به برجی که رفت -
و
نخست از ده و دو درخت بلند/که هر یک همی شاخ سی برکشند-
و
به سالی ده و دو بود ماه نو/چو شاه نو آیین ابر گاه نو-
و
که از ده و دو تای سرو سهی/که رستست شاداب با فرهی-
حکیم خردمند طوس، از یمن و شگون خیر و نیک شمار ِ"ده و دو" و "ده و دو هزار"، به فراوانی در برگزیدن افراد در شاهنامه عدد "ده و دو هزار" را به رخ کشیده:
یکی پهلوانی به پیش اندرون/که سالش ده و دو نباشد فزون-
بیاورد لشکر ده و دو هزار/جهاندیده و کارکرده سوار-
ده و دو هزار از دلیران گرد/چو هومان و مر بارمان را سپرد-
هم از نامداران ده و دو هزار/سواران هشیار خنجرگزار-
به دشت آمد و لشکرش را بدید/ده و دو هزار از یلان برگزید-
ازیشان گزیده ده و دو هزار/سواران مرد افگن و کینهدار-
ازان نره دیوان خنجرگذار/گزین کرد جنگی ده و دوهزار-
گزین کرد رستم ده و دو هزار/ز شایسته مردان گرد وسوا ر-
به کین سیاوش ده و دو هزار/بیاورد برگستوانور سوار-
همان نیز پر مایه اسفندیار/بیاورد جنگی ده و دو هزا ر-
پ ن:
از منبع ها و ماخذ هایی که فردوسی از آنان برای سرودن شاهنامه بهره برده، سوای خداینامه و متون باستان (یکی نامه بود از گهِ باستان) و ماخ مرزبان هرات (یکی پیر بُد مرزبان هری) و دیگران و متن شاهنامه ابومنصوری، که آن نیز از زبان پهلوی بوده ست و نیز متون زرتشتی هستند.فردوسی در جای جای شاهنامه به این موارد اشاره میکند. از جمله موبدان (پراگنده در دست هر موبدی) و (ز هر کشوری موبدی سالخورد). در شاهنامه، از واژه ی "زند و اُست" نیز فراوان یاد شده. و گاه از باورهایی از دین بهی، به ایما نشانه رفته. مانند (ده و دو و هفت).
بهادر امیرعضدی