برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی
***
مهران راهب و تعبیر خواب ده گانه ی کید هندی - خواب ششم
***
خواب ششم کید:
ششم دیدم ای مهتر ارجمند/که شهری بدندی همه دردمند-
شدندی بپرسیدن تن درست/همی دردمند آب ایشان بجست-
همی گفت چونی به درد اندرون/تنی دردمند و دلی پر ز خون-
رسیده به لب جان ناتندرست/همه چاره ی تندرستان بجست-
تعبیر مهران:
ششم آنک دیدی بر اسپی دو سر/خورش را نبودی بروبر گذر-
زمانی بیاید که مردم به چیز/شود شاد و سیری نیابند نیز-
نه درویش یابد ازو بهره یی/نه دانش پژوهی و نه شهره یی-
جز از خویشتن را نخواهند بس/کسی را نباشند فریادرس-