و.ک(072,1)
برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***در پرده گویی ِ "عیان ترین بی حاجت ِ بیان" حکیم فردوسی طوسی، در سروده های "اروتیک" شاهنامه - بخش اول
***
در پرده گویی، از دو بزرگوار ِ فنِ بیان، فردوسی و اخوان ثالث
***
بی پروا ترین حس و غریزه ی "حیوانی ِ" انسان، پیچیده در چادر شب ِ عفاف و شرم ِ مشکوی و شبستان ِ خیال مشترک ِ اخوان، فرزند خراسان و حکیم طوس، در دو دیدگاه.
***
مهدی اخوان ثالث و بستر ِ خاموش ِ راز دار:
تو خنده زن چو کبک، گریزنده چون غزال
من در پیَت چو در پی آهو پلنگ مست
وانگه ترا بگیرم و دستان من روند
هر جا دلم بخواهد، آری چنین خوش ست
...
تو شوخ پند گوی، به خشم و به ناز خوش
من پند نشنو، بیرحم، بیقرار
وآنگه دگر تو دانی و من، وین شب شگفت
وین کنج ِ دنج و بستر ِ خاموش و رازدار*۱
فردوسی و بی "پرده" ترین بیت های ِ شاهنامه اش در لفاف حجب و حیا:
چو انباز او گشت با او به راز/ببود آن شب تیره تا دیر یاز -
ز شبنم شد آن غنچه ی تازه، پـُـر/و یا حقه ی لعل شد، پر ز دُر -
به کام صدف قطره اندر چکید/میانش یکی گوهر آمد پدید -
بدانست رستم که او بر گرفت/تهمتن بدل مهرش اندر گرفت -*۲
..................................................................................
پ ن:
*۱ بخشی از (هر جا دلم بخواهد)، م . اخوان ثالث، تهران ، بهمن ماه 1333
*۲ شاهنامه ی خطی چاپ سنگی کلکته، میرزا سمیع شیرازی
بهادر امیرعضدی