برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

گاهی دل پهلوانان شاهنامه هم می لغزد.

و.ک(175) 

برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی

***

گاهی دل پهلوانان شاهنامه هم می لغزد.

***

اسفندیار در خوان چهارم از "اختر بد" ِ خود "می نالد" و دلش در تمنای وصال ِ "فرخ پری چهره ای"، می لغزد: 

سپه را همه بر پشوتن سپرد / یکی جام زرین پر از می ببرد - 

یکی ساخته نیز تنبور خواست / همی رزم پیش آمدش سور خواست - 

یکی بیشه یی دید همچون بهشت / تو گفتی سپهر اندرو لاله کشت - 

ندید از درخت اندرو آفتاب / به هر جای بر چشمه یی چون گلاب - 

فرود آمد از بارگی چون سزید / ز بیشه لب چشمه یی برگزید - 

یکی جام زرین به کف برنهاد / چو دانست کز می دلش گشت شاد - 

همانگاه تنبور را برگرفت / سراییدن و ناله اندر گرفت - 

همی گفت بداختر اسفندیار / که هرگز نبیند می و میگسار - 

نبیند جز از شیر و نر اژدها / ز چنگ بلاها نیابد رها - 

نیابد همی زین جهان بهره یی / به دیدار فرخ پری چهره یی - 

بیابم ز یزدان همی کام دل / مرا گر دهد چهره ی دل گسل - 

به بالا چو سرو و چو خورشید روی / فرو هشته از مشک تا پای موی -

بهادر امیرعضدی
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد