برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

آیین ها در شاهنامه ی فردوسی - ۹ - آئین مزدک - ۲ -

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی
***
آیین ها در شاهنامه ی فردوسی - ۹ - آئین مزدک - ۲ -
***
توطئه کسری بر ضد مزدک:
 ز اصطخر مهرآذر پارسی/بیامد به درگاه با یار سی - 

نشستنددانش پژوهان به هم/سخن رفت هر گونه از بیش و کم - 

چوبشنید کسری به نزد قباد/بیامد ز مزدک سخن کرد یاد - 

گر ایدون که او را بود راستی/شود دین زردشت بر کاستی - 

ور ایدون که او کژ گوید همی/ره پاک یزدان نجوید همی - 

به من ده ورا و آنک در دین اوست/مبادا یکی را به تن مغز و پوست - 

گوا کرد زرمهر و خراد را/فرایین و بندوی و بهزاد را - 


مناظره ی کسری و مزدک

به خود آمدن کسری و بر نتابیدن آئین مزدک و روی بر تافتن از او: 

 چنین گفت کسری به پیش گروه/به مزدک که ای مرد دانش پژوه - 

یکی دین نو ساختی پر زیان/نهادی زن و خواسته در میان - 

چه داند پسر کش که باشد پدر/پدر همچنین چون شناسد پسر- 

چو مردم سراسر بود در جهان/نباشند پیدا کهان و مهان - 

که باشد که جوید در کهتری/چگونه توان یافتن مهتری - 

کسی کو مرد، جای و چیزش کراست/که شد کارجو بنده، با شاه راست - 

جهان زین سخن پاک ویران شود/نباید که این بد به ایران شود - 

همه کدخدایند و مزدور کیست/همه گنج دارند و گنجور کیست - 

ز دین آوران، این سخن کس نگفت/تو دیوانگی داشتی در نهفت - 

همه مردمان را به دوزخ بری/همی کار بد را به بد نشمری -        

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد