برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

نقش رهنمونی سروش در شاهنامه - ۴ - سروش و کیخسرو - بخش ۲

برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی

***

 سروش، به خواب کیخسرو می آید:

بخفت او و روشن روانش نخفت/که اندر جهان با خرد بود جفت-

چنان دید در خواب کو را بگوش/نهفته بگفتی خجسته سروش-

که ای شاه نیک اختر و نیک بخت/بسودی بسی یاره و تاج و تخت-

اگر زین جهان تیز بشتافتی/کنون آنچ جستی همه یافتی -


کنون پنج هفتست تا من بپای/همی خواهم از داور رهنمای- 

که بخشد گذشته گناه مرا/درخشان کند تیرگاه مرا- 

برد مر مرا زین سپنجی سرای/بود در همه نیکوی رهنمای- 

نماند کزین راستی بگذرم/چو شاهان پیشین یپیچد سرم- 

کنون یافتم هرچ جستم ز کام/بباید پسیچید کمد خرام-

سحرگه مرا چشم بغنود دوش/ ز یزدان بیامد خجسته سروش- 

که برساز کآمد گه ِ رفتنت/ سرآمد نژندی و ناخفتنت- 

کنون بارگاه من آمد بسر/ غم لشکر و تاج و تخت و کمر- 

به ایرانیان آن زمان گفت شاه/که فردا شما را همین ست راه- 

هر آنکس که دارید نام و نژاد/ به دادار خورشید باشید شاد -

من اکنون روان را همی پرورم/ که بر نیک نامی مگر بگذرم -

نبستم دل اندر سپنجی سرای/ بدان تا سروش آمدم رهنمای- 

بگفت این وز پایگه اسب خواست/ ز لشکرگه آواز فریاد خاست- 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد