برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

برگزیده هایی از شاهنامه فردوسی

شتاب و فشار زندگی، تمرکز، حال، و دل و دماغ را از مردم گرفته تا بنشینند و دیوان شمس، حافظ، سعدی یا شاهنامه را بخوانند.این گزیده نگارش های مختصر و کم حجم، شاید روزنه ای باشد برای آشنایی و آشتی شهروندان ایران شهر عزیز، با مفاخر گذشته ی تاریخ میهن مان.

شور و شتاب ِ جوانی هومان - درنگ و درایت پیران

و.ک(157)

برگزیده هایی از شاهنامه ی فردوسی

***

شور و شتاب ِ جوانی هومان - درنگ و درایت پیران

***

شور و شتاب جوانی، خود انگیختهگی آنی هومان رویاروی درنگ و درایت پیری، تاخیر و تامل در تصمیم آنی پیران، استراتژیست جنگی سپاه افراسیاب.

***
رگ ِ جنبان ِ غیرت ِ هومان، زخمه بر تار ِ روح و روان پیران ویسه می زند:

و زان لشکر ترک، هومان دلیر/به پیش برادر بیامد چو شیر -

هومان به پیران ویسه:
افراسیاب ِ رد، ما را به شتاب فرمان داد و سپاهیان ِ کمر بسته ی رزم ِ ما، اسیر ِ درنگ هفت روزه ی تو اند.
که ای پهلوان رد، افراسیاب/گرفت اندر این دشت ما را شتاب- 

به هفتم فراز آمد این روزگار/میان بسته در جنگ چندین سوار- 

از آهن میان سوده و دل ز کین/نهاده دو دیده به ایران زمین- 

چه داری بروی اندر آورده روی/چه اندیشه داری به دل در، بگوی- 

گرت رای جنگست جنگ آزمای/ورت رای برگشتن، ایدر مپای - 

که ننگ است ازین بر تو ای پهلوان/بدین کار خندند پیر و جوان- 

گرت آرزو نیست خون ریختن/نخواهی همی لشکر انگیختن- 

ز جنگ آوران لشکری برگزین/به من ده، تو بنگر، کنون رزم و کین-  


تار ِ وجود ِ درنگ و درایت پیران، بیدی نیست که با باد ِ شور و شتاب ِ هومان بلرزد:
چو بشنید پیران ز هومان سخن/بدو گفت مشتاب و تندی مکن-
بدان ای برادر که این رزمخواه/که آمد چنین پیش ما با سپاه-
گزین بزرگان کیخسروست/سر نامداران هر پهلوست - 
یکی آنک کیخسرو از شاه من/بدو سر فرازد به هر انجمن-

و دیگر که از پهلوانان شاه/ندانم چو گودرز، کس را به جاه-
به گردنفرازی و مردانگی/به رای هشیوار و فرزانگی-

سه دیگر که پر داغ دارد جگر/پر از خون، دل از درد ِ چندان پسر-
که از تن، سرانشان جدا مانده ایم/زمین را به خون‌، گِرد* بنشانده ایم-
کنون تا به تنش اندرون جان بود/برین کینه چون مار پیچان بود-

چهارم که لشکر میان دو کوه/فرود آوریدست و کرده گروه-
ز هر سو که پویی بدو راه نیست/بر اندیش‌، کین رنج‌، کوتاه نیست-
بکوشید باید بدان تا مگر/ازان کوهپایه، بر آرند سر-
مگر مانده گردند و سستی کنند/به جنگ اندرون پیشدستی کنند-
چو از کوه بیرون کند لشکرش/یکی تیرباران کنم بر سرش-
چو دیوار، گِرد اندر آریم شان/چو شیر ژیان، در بر آریم شان-
بر یشان بگردد همه کام ما/بر آید به خورشید بر، نام ما-
تو پشت سپاهی و سالار شاه/بر آورده از چرخ گردان کلاه-
کسی کو بنام بلندش نیاز/نباشد، چه گردد همی گرد آز-

و دیگر که از نامداران جنگ/نیاید کسی نزد ما بی درنگ-
ز گُردان کسی را که بی نام تر/ز جنگ سواران بی آرام تر-
ز لشکر فرستد به پیشت به کین/اگر بر نوردی برو بر زمین-
ترا نام ازان، بر نیاید بلند/به ایرانیان نیز ناید گزند- 


وگر بر تو بر دست یابد به خون/شوند این دلیران ترکان، زبون-

شور ِ هومان، همچنان بر شعور ش می چربد:
نگه کرد هومان به گفتار ِ اوی/همی خیره دانست پیکار ِ اوی-
چنین داد پاسخ کز ایران سوار/نباشد که با من کند کارزار-
ترا خود همین مهربانی ست خوی/مرا کارزار آمدست آرزوی-
وگر کت به کین جستن آهنگ نیست/به دلت اندرون آتش جنگ نیست-
کنم آنچ باید بدین رزمگاه/نمایم هنرها بایران سپاه-
شوم چرمه ی گامزن زین کنم/سپیده دمان، جُستن کین کنم-
نشست از بر زین سپیده دمان/چو شیر ژیان با یکی ترجمان-
بیامد به نزدیک ایران سپاه/پر از جنگ دل‌، سر پر از کین شاه-

پیران، حیران از هیجان برادر، غرق در اندوه و حرمان ِ ندانم کاری ِ برادر:
چو پیران بدانست کو شد به جنگ/برو بر، جهان گشت ز اندوه تنگ-
بجوشیدش از درد ِ هومان جگر/یکی داستان یاد کرد از پدر-
که دانا به هر کار سازد درنگ/سر اندر نیارد به پیکار و ننگ-
سبکسار تندی نماید نخست/به فرجام ِ کار، انده آرد درست-
زبانی که اندر سرش مغز نیست/اگر دُر بارد همان نغز نیست-
چو هومان بدین رزم تندی نمود/ندانم چه آرد به فرجام سود-

جهان داورش باد فریاد رس/جز اوی ش نبینم همی یار کس - 


بهادر امیرعضدی

...............................................................................
پ ن:
*  گِرد، جمع، کل، مجموعه، همه

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد